خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهيد محمد تقي تاجبر لنگرودي PDF  | چاپ |  نامه الکترونیک
امتیاز کاربر: / 4
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص کلاچای   
پنجشنبه 10 آذر 1390 ساعت 11:10

بسم رب الشهدا

 محل تولد:کلاچای

تاریخ تولد:5/4/1339

تحصیلات: فوق دیپلم

وضعيت تاهل:متاهل

اعزامی: سپاه

تاریخ شهادت: 2/9/1366

محل شهادت:ماووت عراق

محل دفن: گلزار شهدای کلاچای

زندگينامه:

  معلم بسیجی شهید تاجبر در خانواده ای مذهبی و متدین متولد شد. پدرش نجار و مادرش خانه دار بود. نام شهید را پدر بزرگش بر او نهاد. خود شهید وقتی بزرگتر شد و خود را شناخت به مردم در همه کاری رسیدگی می کرد و به همه هم سفارش می کرد که اگرکسی از نظر مالی ضعیف است به او بیشتر رسیدگی کنید و به ایگونه مسائل خیلی اهمیت قائل می شدند. بچه ای درس خوان بود. از بین ورزشها به ورزش فوتبال خیلی علاقه مند بود و اوقات بیکاری خود را هم در جهاد می گذراند. فعالیتهای مذهبی خود را از اواخر دوره دبیرستان از مسجد صاحب الزمان آغاز نمود. حضور فعال در گرداندن کتابخانه این مسجد و شرکت در جلسات مذهبی مخفی داشت. در پخش اعلامیه های حضرت امام و شعار نویسی بر دیوارهای شهر و شرکت در راهپیمایی ها تلاش خستگی ناپذیر داشت.سراپای وجودش گوش به فرمان رهبر انقلاب بود و به او عشق می ورزید و آرزوی دیدارش را از نزدیک داشت. نماز اول وقت را به اهل خانه سفارش می کرد. در راه رفتن، غذا خوردن، و لباس پوشیدن و بییرون رفتن از منزل سعی می کرد دستورات مستحبی را بجا آورد . احترام پدر و مادر را رعایت می کرد. شهید بر دعا بسیار معتقد بود زیارت نامه عاشورا زیاد می خواند. سفارش محمدتقی به خواهرانش این بود که در انتخاب دوست غنیمت شمردن وقت خیلی دقت کنید. دوست خوب انتخاب کنید. و از وقت خود استفاده بهینه کنید.پس از پیروزی انقلاب، جهت برآوردن نیاز مردم محروم از جهت خانه مسکونی به بنیاد مسکن پیوست. در سال 61 عازم جبهه جنوب شد. در سال 62 در روابط عمومی شهرداری کلاچای به فعالیت پرداخت. پس از آن جهت تحصیل فوق دیپلم آموزش ابتدایی به مرکز تربیت معلم آستارا روانه گشت در طی تحصیل در آن مرکز عازم جبهه کردستان شد. در سال 64 معلم روستاهای رودبار شد. در سال 65 در شهرستان لنگرود ازدواج نمود. در سال 66 بعد از شهادت دو تن از یارانش به شدت منقلب می شود تا اینکه در پاییز آن سال داوطلبانه راهی جبهه می گردد. تا اینکه در منطقه عملیاتی نصر 8 در ماووت در ارتفاعات به درجه رفیع شهادت نائل می شود.

 فرازي از وصيت نامه شهيد:   

 جمله ای پیام به معلمین عزیز که تعهد خود را نسبت به اسلام فراموش نکنید. شما باید هریک از دانش آموزان را یک سفیری برای جامعه امروزی و فرد با ایمان تحویل دهید

جمله ای پیام به محصلین عزیز که امید فردای کشوراسلام هستید.درس فراموش کنید. به معارف اسلام تکیه کنید تا علاوه بر تخصص علمی شناخت الهی داشته باشید

جمله ای پیام به علماء و خطباء اسلام، شما الگوی جامعه فعلی جمله ای پیام به علماء و خطباء اسلام، شما الگوی جامعه فعلی هستید.مدام را با رفتار خود به حق رهبری کنید. مواظب رفتار و گفتار خود باشید.