خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید سید جلال خلیلی نودهی PDF  | چاپ |  نامه الکترونیک
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص بندر انزلی   
دوشنبه 12 دی 1390 ساعت 15:27

راه پر پیچ و خم بود و ما ناآشنا. منزل شهیدی که به آن جا دعوت شده بودیم درست کنار مرداب قرار داشت،از بافت بنا مشخص بود که به تازگی ترمیم شده.

با اجازه مادرش پا به درون خانه گذاشتیم و با استقبال گرم ایشان و خواهر شهید مواجهه شدیم.جویای پدر شهید شدیم و متوجه شدیم چند وقت بیش تر نیست که دار فانی را وداع گفته اند.در این روز سید جلال این طور به ما معرفی شد:

هم اسم پدربزرگ پدریش بود.بعد ها سید کمال هم صداش می کردند.

از دوران نوجوانی با هم سن و سال هایی که در یک محل بودند و هم عقیده، به مسجد و هیئت می رفتند و سید جلال مبارزاتی که عمدتاً پخش شب نامه ها و اعلامیه ها بود را در محل انجام می داد.مطیع و عاشق ولایت بود و بی ارزشی چند روزه ی دنیا را کاملاً درک کرده بودو خود را برای دیده فرو بستن زودهنگام از دنیا آماده کرده بود.

در بحبوبه ی جنگ علی رغم برخوردهای همسایگان در برانگیختن نیروهای جدید جهت اعزام به منطقه تلاش فراوان نمود.مرد عمل بودن را از ملایش حسین(ع) دریافته بود لذا 4 بار به جبهه عزیمت نمود .در مناطقی چون هویزه ،جزیره مجنون حضور داشت و در 23 خرداد 67 در شلمچه با اصابت گلوله به ناحیه سر ندای حسین (ع) را لبیک گفت.

 

برای خواندن خاطرات این جا کلیک کنید یا به منوی خاطرات شهدای شهرستان بروید.