نام پدر: محمد تاریخ تولد: 30/06/1345 تاریخ شهادت:12/08/1361 محل شهادت:سرودشت گفتگو با مادرشهید علیرضا معمری: پدر علیرضا پیش نماز منزل ما بود چون بچه ها کوچیک بودند و نمیتونستیم زیاد به مسجد بریم پدرش یه عبا داشت و برای ما پیش نمازی میکرد نماز رو هم به بچه ها پدرش یاد داد هم خودش و هم پدر علیرضا قران رو از آقای بابایی یاد گرفتند و به دیگران هم یاد می دادند. پدر علیرضا زمانی که هنوز امام به ایران نیومده بود رساله آقا رو داشت و در زیز لمه خونه پنهان کرده بود خیلی مقید بود به من میگفت تا بچه ها نماز ظهر نخوندند به اونا غذا نده. پدرش قناد بود پسرها داخل قنادی به پدر کمک میکردن علیرضا پولی که بدست می آورد پس انداز می کرد و در روستاهای اطراف به خانواده های فقیر کمک میکرد وقتی میومد خونه به من میگفت مادر اگ بدونی که مردم هیچ چیز برای خوردن ندارند و اوضاعشون خیلی بده. تا کلاس یازده درس خوند آن زمان بود که مدام به من میگفت امام خمینی از همه خواستند که به جبهه بروند آنوقت شما اجازه نمی دهید. زمان اعزام به جبهه قبل از حرکت داخل حرم برای نیروها سخنرانی می کردند همیشه مردم به من میگفتند که چقدر علیرضا مظلوم است در تمام مدت سخنرانی هیچ سرش رو بالا نمی گرفت. موقع بدرقه ، علیرضا کنار ماشین به من گفت که بیا با هم عکس بگیریم من گفتم که رو خیابون زشته هنوز هم به یاد میارم افسوس میخورم دوربین مال خودش بود. وقتی علیرضا شهید شد برادرش اومد به من گفت مادر بیا میخوام برات نامه علیرضا رو بخونم وقتی خوند من گفتم چرا نامه تکراری رو برای من میخونید اون موقع بود که کم کم به من گفتند که علیرضا شهید شده. گذاشته بودنش لاهیجان، رفتم دیدمش. نصف سرش رفته بود. قربان امام حسین برم اصلا نمیشود طاقت آورد.
|