خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
ولادت با سعادت امام حسن عسکری (ع) مبارک باد
امتیاز کاربر: / 0
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص رشت   
چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 20:19

 بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 حضرت امام حسن عسکرى(علیه السلام)  در هشتمین روز از ماه ربیع‌الثانی 232 هجری قمری، جهان را به قدوم خود منور فرمودند.محل تولد فررند امام هادی(ع) مدینه و مشهورترین القاب ایشان زکى، نقى و کنیه حضرتش ‍ ابومحمد است.

ان حضرت را براى زیر نظر داشتن و کنترل رفت و آمدها، در محل سکونت سپاهیان دربار عباسى مسکن داده بودند؛ و از همین جاست که به آن حضرت ((عسکرى)) مى‌گویند. (ریاحین الشریعه: ج 3 ص 24. ارشاد: ج 2 ص 313)

 سخناني از امام حسن عسکري (عليه السلام)

*قلب الاحمق في فمه و فم الحكيم في قلبه  " قلب احمق در دهان او و دهان حكيم در قلب اوست."ما ترك الحق عزيز الا ذل و لا اخذ به ذليل الا عز  "هر عزيزي كه از حق فاصله گيرد خوار مي شود و هر ذليلي كه به حق روي آورد عزت مي يابد."

*عليك بالاقصاد و اياك والاسراف "بر تو باد ميانه روي در زندگي و از اسراف و زياده روي بپرهيز."من التواضع السلام علي كل من تمربه والجلوس دون شرف المجلس "سلام كردن بر هر كه با او برخورد مي كني و نشستن در پايين مجلس از تواضع و فروتني است."

*اذا نشطت القلوب فاودعوها واذا نفرت فودعوها "هرگاه دلها با نشاط بود در آن علم و حكمت بنهيد ( درحال نشاط و علاقه علم و حكمت بياموزيد ) و چون بي نشاط و ملول شد آنها را واگذاريد."

*من وعظ اخاه سرا فقد زانه و من وعظه علانيه فقد شانه "هركس برادر خود را پنهاني اندرز دهد،‌ او را آراسته است و آنكه آشكار و در حضور ديگران اندرز دهد، او را بدنام ساخته است."

*ان الوصول الي الله عزوجل سفر لايدرك الا بامتطاء‌ اليل "رسيدن به خدا ( سير الي الله ) سفري است كه جز به شب روي (‌شب زنده داري) ميسر نمي شود."

*ان للسخاء مقدارا فاذا زاد عليه فهو سرف و ان للحزم مقدارا فاذا عليه فهو جبن "همانا براي بذل و بخشش اندازه اي است كه چون از آن بگذرد اسراف است و براي احتياط حدي است كه چون از آن تجاوز كند ترس است."

*و نيز فرمود:عبادت به بسياري روزه و نماز نيست، بلكه به بسياري انديشه درباره خداست.

*بدا به حال بنده اي كه دو رو (منافق) باشد و از دو زبان برخوردار باشد؛ در حضور برادرش، از او ستايش ميكند و در غياب او، وي را مي خورد (غيبت مي كند) اگر نعمتي به او رسد به او رشك مي برد و اگر گرفتاري برايش پيش آيد به او بي توجهي مي كند.

*و نيز فرمود:انسان حسود و كينه دوز از همه كمتر آسودگي دارد.

*و فرمود:دو خصلت از همه خصلتها برترند، يكي ايمان به خدا و ديگري نفع رساندن به برادران.

*و نيز فرمود: تا آنگاه كه ياراي تحمل داشتي از دراز كردن دست نياز خود داري كن چراكه هر روزي ، روزي خود را به دنبال دارد و پافشاري درخواسته اي ارزش آن را مي كاهد و خستگي و رنج به دنبال دارد، پس شكيبائي پيشه كن تا خداوند دري را به روي تو بگشايد كه به سادگي وارد آن شوي و در مورد بهره گيري پيش از موقع از چيزي شتاب مكن و بدان كه آفريده و مدبر تو به زماني كه صلاح تو در آن باشد آگاه تر است، پس به آگاهي اش در همه كارهاي خود اعتماد كن كه به سود تو است و پيش از هنگام چيزي مخواه كه سينه ات به تنگي مي افتد و دچار نوميدي مي گردي.

 *ابوهاشم مي گويد: امام عسگري (عليه اللام) فرمودند:

ان في الجنه باب يقال له المعروف لا يدخله الا اهل المعروف.

بهشت را دري است كه جز اهل معروف و خير و نيكوكاري از آن وارد نمي شوند. ابوهاشم ميگويد : من در دلم خدا را سپاس گفتم و از اينكه نيازمردم رابر مي آورم خرسند شدم. در اين هنگام امام نگاهي به من كرد و فرمود : بله، به كارت ادامه بده چرا كه اهل معروف در دنيا همان اهل معروف و در آخرت مي باشند.

تلاشهاي سياسي امام

از روايات چنين بدست مي آيد كه امام حسن (عليه السلام)‌ چند مرتبه به زندان افكنده شد، از جمله معتز آن حضرت را به همراه عده اي از طالبي ها زنداني كرد. ابن شهر آشوب نقل مي كند: معتز به سعيد حاجب پيشنهاد كرد، امام عسگري (عليه السلام) را به طرف كوفه ببرد و در بين راه او را گردن بزند. ولي پس از سه روز خود معتز كشته شد مهتدي نيز امام را زنداني كرد و حتي تصميم داشت امام را به شهادت برساند ولي خداوند به او مهلت نداد، علي بن محمد بن زياد صيمري از ابوهاشم نقل كرده است كه گفت: من نزد امام عسگري (عليه السلام) در زندان مهتدي بودم امام به من فرمود: اين مرد ستمگر (مهتدي) قصد داشت امشب پا از گليمش درازتر كند و به ساحت قدس ربوبي جسارت نمايد، ولي خداوند عمرش رابه سرآورد و حكومت را به جانشين او سپرد سپس فرمود من فرزندي ندارم و به زودي خداوند به لطف خود فرزندي به من عطا خواهد كرد. ابوهاشم گويد: وقتي آن شب صبح شد،‌ تركها برمهتدي شورش كردند، مردم همه با آنان همراه شدند و او را كشتند و معتمد را به جاي او گذاشتند. كليني از ابراهيم بن موسي بن جعفر نقل كرده است: زماني كه امام حسن عسگري (عليه السلام) در زندان صالح بن وصيف بود، عباسي ها به او گفتند كه امام عسگري (عليه السلام) را محدود كند و بر او سخت بگيرد. صالح گفت با او چه كنم؟ او را به دو نفر از شرورترين افرادم سپرده ام ولي آنهاهم درعبادت و نماز به مقام بالايي رسيده اند. اينها همگي مي رساند كه امام عسگري (عليه السلام) همچون پدران بزرگوارش فعاليتهاي سياسي گسترده اي داشتند و در اين راه بارها زنداني شدند.

 

امام حسن عسگري به گروهي از شيعيان خود چنين فرمود:

اوصيكم بتقوي الله و الورع في دينكم و الاجتهاد للله و صدق الحديث و اداء الامانه ...

شما را به تقوي الهي و پرهيزكاري در دين وكوشش برا ي خدا و راستگويي در گفتار و بازگرداندن امانت به كسي كه شما را امين قرار داده (چه خوب باشد و چه بد) و طولاني كردن سجده و معاشرت نيكو با همسايگان سفارش مي كنم كه رسول اكرم (ص) نيز براي همين ها فرستاده شد. به ارحام خود محبت و احسان كنيد و در تشييع جنازه مسلمين شركت كنيد و از بيماران عيادت نماييد ، حقوق مردم را بپردازيد و آگاه باشيد كه اگر شما در دين پارسا و در سخن راستگو و امانتدار و خوش اخلاق باشيد، خواهند گفت اين شيعه است (و اين مرام شيعيان است و اين ترويج و تبليغ شيعه است) و من خرسند خواهم شد، از خدا پروا كنيد، ‌مايه افتخار ما باشيد و ماية ننگ ما نباشيد. قلوب مردم را (با اعمال و رفتار تان) به سوي ما جلب كنيد و زشتيها را از ما دور كنيد. ما را در كتاب خدا حقي و با پيامبر (ص)سنتی است و از خانداني پاك برخورداريم كه كسي جز ما نمي تواند مدعي آن باشد مگر آنكه دروغگو باشد. در فكر مرگ وياد خدا باشيد،‌ قرآن زياد بخوانيد و بر پيامبر درود فراوان بفرستيد كه هر درودي ده حسنه دارد. شما را به خدا مي سپارم، ‌سلام و درود خدا بر شما باد.

 

آن دلبری که بندگی ات را روا نوشت

مارا غلام حلقه به گوش شما نوشت

روز ازل مربی اشراق عاشقی

نام ترا به صفحه ی دلهای ما نوشت

آن خالقی که مهر تورا مُهر سینه ساخت

با لوح دل حدیث ترا آشنا نوشت

با جوهر طلا به شبستان آسمان

وصف ترا به خط جلی کبریا نوشت

با جان و دل ولایت تو خو گرفته است

خلاق عشق بندگی ات را سزا نوشت

صدها طواف،بی تو نیارزد به ارزنی

چون کعبه را به کوی شما مبتلا نوشت

بعد از خدا کریم ترینی امام من

از بس خدا به دست کریمت ثنا نوشت

آن خالقی که عادت احسان دهد ترا

دل را گدای سامره ی هل اتا نوشت

 

 پي‏ نوشت‏ها:

* ما رأيتُ و لا عرفتُ بسرّمن‏رأي، رجلاً من العلوية مثل الحسن بن علي في هديه و سکونه و عفافه و نبله و کرمه عند اهل بيته و بني هاشم...

1.اصول کافي،ج1، ص 503؛ مناقب آل ابي‏طالب(ع)،

منبع: برگرفته از گروه علي ولي الله

یا مهدی ادرکنی

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 28 تیر 1391 ساعت 18:38