خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید قربان حسین فتحی
امتیاز کاربر: / 6
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه مصاحبه   
سه شنبه 23 خرداد 1391 ساعت 18:50

بسم رب الشهدا والصدیقین

نام شهید: قربان حسین فتحی

تاریخ تولد: 1344

محل تولد: جعفرآباد خلخال

تاریخ شهادت: 22/2/62

محل شهادت: شرهانی(عملیات والفجر 2)

 

مصاحبه با خانواده شهید

فاطمه صفری مادر شهید قربان حسین فتحی هستم. سیزده ساله بودم که ازدواج کردم 9 فرزند دارم.

قربان حسین در عید قربان مصادف با اردیبهشت سال44 در روستای جعفرآباد خلخال بدنیا آمد.

فرزند بزرگ خانواده بود. مادر پدری اش در گوشش اذان گفت.

مادر شهید از فرزندش میگوید که مهربان بود و اهل دعوا نبود. از 7 سالگی یادگیری قرآن را شروع کرده بود.

نماز را از کتاب مدرسه و پدرش یاد گرفته بود.

روزه را هم از کوچکی، وقتی ما می گرفتیم بچه ها هم می گرفتند.قربان حسین  ماه محرم و رمضان  با دوستانش به مسجد می رفت. اون موقع 8-7 سالش بود.

تا کلاس 4 درس خواند. بعد از آن  آقای سعیدی آنها را جمع می کند و بهشان قرآن درس می دهد.

بچه ی زرنگی بود در کارهای کشاورزی کمک می کرد. برای کار به تهران و رشت و جاهایی دیگر می رفت. درآمد کمی داشت. مقداری را برای خود خرید می کرد و مقداری هم به من و پدرش میداد.

هر وقت ازتهران می آمد برای برادر و خواهراهایش چیزی می خرید.

ارتباطش با خانواده خیلی خوب بود.

بچه ی ناشکری نبود.هر چه جلویش می گذاشتیم می خورد و اگر غدا نمی خورد نمی گفت که گرسنه است.

امام حسین را خیلی دوست داشت. برای امام حسین هم رفت.

17 ساله بود که دواطلبانه جبهه رفت. اول رفت اردبیل، بعدش تبریز و لشکر 31عاشورا .

خیلی خوشحال بود که می خواهد برود. من و پدرش هم مخالفت نکردیم. برای اعزامش همه رفته بودند.

سال 61 شهید شد. قبلش مجروح نشده بود یکدفعه شهید شد. تیربارچی بود . تیر خورده بود به سرو کمرو پایش. در عملیات والفجر 2 شرهانی. در این مدت نامه ای هم نداد. به یکباره وصیت نامه اش با مدارکش رسید.

خبر شهادتش را از طرف سپاه به پدرش دادند.

5 روز طول کشید تا پیکرش را آوردند.

همیشه خواب شهید را می بینم. یکبار خواب دیدم از دهکده رفتم سر مزارش فاتحه خواندم، از توی قبر بلند شد و با من حرف زد. یادم نیست چه گفت.

یکبار دیگه خواب دیدم، آمد داخل حیاط و ایستاد. گفتم بیا بالا، گفت نه نمیام. مییام بهت سر بزنم و برم.

مادر می گوید :

هر ماه خواب شهیدش را می بیند و می گوید: موهایش سفید شده،  ریشه هایش هم.

مادر او را شهید پیر صدا می زند.

مادر به شهیدش درخواب می گوید نزدیک 25 سال است که من برای تو گریه میکنم چرا نمی آیی؟ شهید می گوید: من همین جا هستم.همین جا...

               __________________________________________

 مادر شهید: اونا مثل گوسفند عید قربان به این دنیا اومدند و از دنیا، قربانی برای امام حسین(ع) رفتند.

______________________________________________________________

زهرا فتحی(خواهر شهید)

خواب دیدم در بیمارستان (پورسینای رشت) است.  دراز کشیده و دستش روی سرش است و از سرش خون می آید. گفت :برو به مامان بگو من نمردم تو بیمارستانم. به مادر بزرگم گفتم من نمیام، شما برید خونه و به مامان بگید گریه نکنه مشتی(اسم شهید که اعضای خانواده او را اینگونه صدا می کردند) تو بیمارستانه. وقتی دوباره رفتم پیشش توی بیمارستان، گفتم کجات گلوله خورده؟ به سرش اشاره کرد که یه سوراخ بزرگ ایجاد شده بود.....من قبلش نمیدونستم که چطوری شهید شده وقتی از خواب بیدار شدم از مادرم پرسیدم که مشتی چطوری شهید شده...همون جوری بود که خواب دیده بودم.

رمضان فتحی(برادر شهید)

در وصیتنامه اش نوشته بود که چقدر بدهکار و طلبکار است. از ما خواسته بود که بدهکاریهایش را پرداخت کنیم. و در مورد طلب هایش چیزی به بدهکاران نگوییم. اگر خودشان آمدند و دادند بگیریم.

علی حسین فتحی(برادر شهید)

یه روز وقتی اومد خونه دیدم ناراحته و گریه میکنه، از طرف سپاه آمده بودند برای نیرو گرفتن برای جبهه. بین اون و بابام بحث پیش اومده بود که کدومشون برن. بابا می گفت من. شهید می گفت من. بالاخره بابا راضی شد که اونو بفرسته. اینقدر خوشحال شده بود که حتی یادش رفت با من خداحافظی کنه.

3 ماه بعد رفتنش، شهید شد.

توی ایام محرم بابای خدا بیامرزم شهید رو می برد مسجد و می گفت به مردم آب بده، به همین خاطر قربان حسین معروف شد به آب حسین.

سالهایی که توی روستا بود کارش همین بود.

 

_________________________________________________

 چه خوش قربانی شدنی...!(کلیک کنید)

 

 

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 24 خرداد 1391 ساعت 07:27