خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید سید رضا پات
امتیاز کاربر: / 0
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص رشت   
چهارشنبه 05 مهر 1391 ساعت 22:34

  بسم رب الشهدا و الصدیقین

 

 وصیت نامه شهید سید رضا پات

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

 به نام خداوند بخشنده مهر بان

 الذین امنو و هاجرو و جاهد و فی سبیل الله به اموالهم وانفسهم اعظم درجه عندالله

 کسانی که ایمان آوردند و هجرت جهاد کردند در راه خدا با مالشان وجانشان در نزد خدا دارای ارزش بلندی هستند.

 

سلام بر کسانی که این وصیت نامه ناچیز مرا می خواند و مرا به این صورت می نگرد.

اول از همه باید سلام کنم بر سید و آقای بزرگ و رهبر کبیر انقلاب مان که تمام رنجهای نو پای این انقلاب را تحمل کرد و می کند

و از خدا که از عمر ناچیز ما بکاهد و به عمر پر عرج (ارج) امام مان بیافزاید.

من بار ها و بارها فکر می کنم که زندگی چقدر شیرین است، ولی وقتی به امام حسین سرور شهیدان می اندیشم و به اصحاب امام حسین می اندیشم فقط یک چیز در نظر من شکوفا می شود و آن این است که مرگ با افتخار بهتر از زندگی با ذلت است و فکر می کنم که چگونه این عیاران این راه را پیمودند و لغزش نداشتند و بعد از تمام شدن فکر یک چیز در ذهن من بوجود می آید که اینان با ایمان در زمینن و هیچ شیطانی نمی تواند آنها را گمراه کند.

پس ای خدا ، ایمانی به من ده تا بتوانم به راه تو قدم زنم و در راه حق از مرگ نترسم و چون حسین در صحرای کر بلا  و چون علی سر در سجده و چون امام حسن با زهر کشته شوم.

ولی نه نه من کسی نیستم که خود را با سروران ایمان و تقوا ملاک زنم منی که آنقدر گناه کردم که اگر قطرات آب دریا باشد باز هم گناهان من بیشتر است ای خدا کاری کن که من بتوانم این گناهان گذشته را بپوشانم .

خدابا ما که لیاقت نداریم بدرجه رفیع شهادت نائل شویم. پس بگذار یک خدمت گذار حقیر باشیم.

پدر ومادر عزیزم من برای بار دوم از شما تقاضا دارم که مرا حلال کنید من که نتوانستم در این دنیا زحمات شما را جبران کنم ولی امیدوترم که در آخرت بتوانم کاری برای شما بکنم.

برادران وخواهران من خیلی بدی در حق شما کردم ولی اگر یک ذره به بزرگیتان مرا ببخشید من خیلی خوشحال می شوم.

یک چیزی را که از برادران انجمن و مسجد تقاضا دارم این است که خانواده شهدا را فراموش نکنند و نگذارند خون شهدا پایمال بعضی از افراد نالایق گردد و دیگر سلامتی شما را از خداوند منان خواهانم.

بقول عبدالله من که ثروتی ندارم ولی اگر خرجی برای من بکنید من راضی نیستم، پولی را که می خواهید خرج من کنید به فقرا و دردمندان بدهید.

و یک تقاضا که از مادرم و خانواده ام دارم اینست که گریه زیاد نکنند نه اینکه گریه نکنند. من می دانم مادری که 18 سال برای فرزند خود زحمت کشیده بدون گریه نمی توانم باشد ولی حدالامکان کم بگریید.

 

 

آخرین به روز رسانی در شنبه 08 مهر 1391 ساعت 19:02