خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
وصیت نامه شهید حاج محمود آذرارجمند
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
سه شنبه 09 مهر 1392 ساعت 14:45

 

 وصیت نامه شهید حاج محمود آذرارجمند:

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

در مسلخ عشق جز نیکو را نکشند                      رو به صفتان زشتخو را نکشند

گر عاشق صادقی زمردن مهراس                     مردار بود هر آنکه او را نکشند

بسم الله الرحمن الرحیم

من طلبی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی عشقنی و من عشقنی عشقته و قتلته فعلی دیته و من علی دینی فانا دینه (حدیث قدسی از رسول اکرم(ص))

کسی که مرا طلب کند می یابد و کسی که مرا یافت می شناسد و کسیکه مرا شناخت عاشقم می شود و کسیکه عاشق من شد من هم عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او شوم او را شهید می کنم و کسی را که شهید کنم دیه او بر من است و کسی که دیه او برمن باشد من دیه او هستم.

براستی که شهادت یک نعمت الهی است و دری است از درهای بهشت، شهادت نعمتی است که مردان الهی به آن دست می یابند، شهادت بخدا رسیدن است و فانی شدن نیست بلکه زندگانی جاوید است(بل احیاء عند ربهم یرزقون)آری شهادت آرزوی مردان الهی است و مرگ در بستر بیماری برای آنان کوچک است و می بینم که امام شهید و مظلوم تاریخ علی (ع) می فرماید اگر هزار ضربت شمشیر بر سر من فرود آید بهتر از این که در بستر بیماری بمیرم وقتی که در محراب مسجد در موقع راز و نیاز با خدا ضربت شمشیر بر سرش فرود می آید می فرماید: فزت و رب الکعبه به خدای کعبه رستگار شدم و یا می بینیم که مردان الهی همیشه در مناجاتها و راز و نیازها و دعاهایشان این می باشد که شهادت در راه حق و در راه خدا را نصیب ما کن و اما سخنی با شما که پیامم و وصیتم به شما میرسد سعی کنید که مسلمان واقعی باشید و در خط اسلام راستین و فقاهتی و در خط امام یعنی خط اسلام باشید که فلاح و رستگاری تنها در ای راه میسر است که مومنین رستگارند چون قد افلح المومنین اگر می گوییم خط امام منظور همان خط اسلام است چون ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاء است. پس ولایت فقیه همان خط انبیایو است و استمرار حرکت آنهاست و اطلاعت از ولایت فقیه اطلاعت از پیامبر و انبیاء است و اطلاعت از انبیاء اطلاعت از خداست پس اطلاعت از ولایت فقیه کنید که اطلاعت از خدا است و سر پیچی کردن از دستورات ولایت فقیه سر پیچی از دستورات خداوند است. پس باید پیرو ولایت فقیه باشیم که اطلاعت از ولایت فقیه اطلاعت ناآگاهانه و کورکورانه نیست بلکه اطلاعتی آگاهانه و عالمانه است و چنانچه تاکنون دیده اید که اگر ملتی شکست خورده اند عامل مهم آن نداشتن رهبری و امامت بوده است. مطلب دوم مطلبی است که برای ما مسلم است که پرقدرت ترین نیروی روحانیت متعهد و مبارز خط امامی بصورت مسخ و از رسالت اصلیشان بازداشته شده اند لذا از اول بر علیه این قشر متعهد نقشه ها می کشند یا اعدام و ترورشان می کنند یا اینکه عده ای روحانی نما ساخته و بین جامعه معرفی کرده تا اینکه مردم را از یاد روحانیت متعهد و واقعی باز دارند. به هر حال ما منکر این نیستیم که عده ای از این لباس مقدس استفاده کردند ولی قشر اصیل و متعهد روحانی بهترین یار و غمخوار ما در همه زمینه ها می باشد و دشمن هنوز ساکت ننشسته پس بیائیم این قدرت و پشتیبان واقعی ملت را از دست نداده و پشتیبان آن باشیم.

و اما پدرم: از تو خیلی سپاسگزارم و متشکرم به خاطر زحماتی که برای من کشیدی و راهنمائیهایی کردی و راهنمایی شدی و نصیحت هایی که نصیحت نمودی و ارشادهایی که مرشدم شد ولی من از خیلی از آنها سرپیچی کردم و جامه عمل به آنها نپوشیدم و نپوشانیدم و امیدوارم که به خاطر این نافرمانی و سرپیچی ها که کردم مرا ببخشی و از من درگذری و انتظار دارم که در شهادت من صابر باشی و اگر صد پاره پاره مرا پیش شما آوردنند و یا اگر جنازه ام هم به دست شما نرسید ناراحت نباشید و بیاد آورید که خون من از خون علی اکبر حسین(ع) و دیگر جوانان شهید رنگینتر نیست و راضی باشید به رضای خدا.

و شما مادرم: چه زحمتها که برایم کشیدی، چه شبهایی که برای من بیداری کشیدی که زباناز گفتن آن قاصر و قلم در نوشتن آن عاجز است، ولی من قدر این زحمات را ندانسته و سپاس ناگذار شدم و نافرمانی کردم و امیدوارم که به خاطر اینها از من درگذری و در شهادت من ناراحت مباش! مادر می دانم که مرگ جوان خیلی مشکل است ولی آیا جوانان همچون علی اکبر و قاسم داماد و ... در این راه شهید نشدند! پس اکر بدن غرقه به خون مرا دیدید به یاد صحرای کربلا باشید. 72 تن شهید حزب جمهوری و شهید بهشتی و ... باش و مانند کوهی مقاوم و استوار باش و از پرودگار بخواه که اگر احتیاج باشد حاضرم فرزندان دیگرم را نیز تقدیم اسلام کنم.

و شما برادران و خواهرانم: از شما نیز معذرت می خواهم که نتوانستم برادر خوبی برای شما باشم و به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و در شادت من صبور باشید و مادرم را نیز به صبر و استقامت و پایداری دعوت نموده و خودتان نیز حافظ خون شهیدان بوده و ادامه دهنده را من باشید از اسلام و انقلاب پاسداری نموده و در نشر فرهنگ اسلام کوشا باشید و اکنون که شما این وصیت نامه را میخوانید من در میان شما نیستم و اگر خداوند مقام شهادت را لیاقت من کرده باشد رسیده ام ولی شما نباید ناراحت باشید بلکه خوشحال باشید و افتخار کنید آنرا که فرزند شما به شهادت رسیده و در راه خدا و کمک به مردم مسلمان و مستضعف جهان شهید شده است و آنچه مهم است اسلام است و هدف اسلام که انشاءا ... پیروز خواهد شد و در آخر از خانواده ام و همسایگان و دوستان و آشنایان و اهل محل حلالیت و مغفرت می طلبم و اگر حقی در گردن من دارند در گذرند، بار خدایا تو می دانی که ما فقط برای تو می جنگیم و فقط ار تو کمک می طلبیم که تو خود وعده فرمودی که ان تنصروا ...ینصرکم و یثبت اقدامکم.

و در راه مکتب اسلام از همه چیز خویش می گذرم و شهادت در این راه برای خویش فوزی می دانم و همواره سخن شهید مظلومان را بگوش داریم که شهادت برای یک انسان اسلام هدف است ولی برای مکتب او وسیله ای برای رسیدن به پیروزی است، پرودگارا! تو خود یار و نگهدار رزمندگان اسلام در نبرد با استعمار و طاغوت را چنانچه ضمانت کرده ای تحقق بخش و از گناهان ما و خطاهای ما که بخاطر سرکشی نفسمان بوده است درگذر.

آخرین به روز رسانی در سه شنبه 09 مهر 1392 ساعت 14:47