خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
زندگی نامه سردار شهید علی گلستانی
امتیاز کاربر: / 2
بدخوب 
نوشته شده توسط مدیریت   
پنجشنبه 02 مهر 1388 ساعت 15:03

 

هفتم تیر ماه سال 1339 از دامن پر عطوفت خانواده ای مسلمان و متعهد به دین مبین اسلام و در محله رودبارتان رشت کودکی چشم به جهان گشود و پدر و مائر نام نیک مولای متقیان حضرت امیرالمومنین (ع) را برایش انتخاب کردند تا به عنایت و لطف حق بتواند شجاعت ، شهامت ، جوانمردی و شیوه انسان راستین را از امیر مومنان بیاموزد.

  علی از دوران طفولیت همانگونه که پدر و مادرش آرزو داشتند کودکی خوش اخلاق ، متدین ، کنجکاو ، باهوش و بسیار رئوف ، مهربان و دوست داشتنی بود . وقتی علی به سن 7 سالگی رسید از اینکه برای کسب علم و دانش در مدرسه ثبت نام کرده بود بسیار خوشحال و سرشار از ذوق و شوق بود و اشتیاق بسیار به تحصیل علم و دانش داشت . هنوز چند صباحی از آن همه شادی و خوشحالی علی سپری نشده بود که از داشتن نعمت وجود پدر محروم گردید ، اما در کنار مادر متدینه اش بر مشکلات دنیوی فائق آمد و نیز از تربیتی عالی برخوردار بود ، غرق شعف و شادمانی می شد وقتی برای کسی کار یا خدمتی انجام می داد.

  با شروع حرکت های انقلاب اسلامی در گوشه و کنار کشور ، علی به ماهیت پلید رژیم منحوس پهلوی به خوبی پی برد و اصلا گویا برای چنین فرصتی روز شماری می کرد ، زیرا چون مشتاقی بی قرار به صفوف متشکل و یکپارچه امت مسلمان و آگاه ملت ایران تحت رهبری زعیم عالیقدر حضرت امام خمینی (رض) پیوست . فعالیت ایشان در صحنه های مبارزاتی و توزیع و تکثیر پیامها و نوارها و پوستر های حضرت امام خمینی (ره) در بین افراد چنان گسترده و وسیع بود که بزودی مورد شناسایی ماموران امنیتی ساواک رژیم ظلم و جور طاغوت قرار گرفت . و بعد از آن به اتفاق تنی چند از دوستانش توانستند به طور مخفیانه به فعالیت و مبارزاتشان ادامه دهند .

  با سرنگونی طاغوت به لطف حضرت باریتعالی و عنایت ولی عصر حضرت صاحب الزمان (عج) و رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی و هوشیاری و همت بلند ملت مسلمان و رشید ایران و حاکمیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ، علی آقا فوق العاده از این نصرت و پیروزی بزرگ امت حزب الله خوشحال و مسرور بود و گویا دیگر آرام و قرار نداشت و شبانه روز در خدمت و فعالیت و تلاش برای حاکمیت و استقرار حکومت اسلامی بود . در ابتدا انجمن اسلامی محله رودبارتان را تشکیل داد ، آنگاه به آگاهی و روشنگری و دعوت و جذب نوجوانان و جوانان مسلمان و متعهد محله همت گماشت و به لطف خدا به توفیقات خوبی هم دست یافت و موجب جلوگیری از انحراف فکری در دام شیطان ، بسیاری از نوجوانان و جوانان منطقه الخصوص محله رودبارتان شد.

محبوبیت و برخورد این جوان پاک و برومند و مقید و مذهبی در بین جوانان چنان مشهود و هویدا گشت ، لذا گروهک های منحرف که منافع اربابان خود را با وجود علی ، خصوصا در محله رودبارتان در معرض خطر و نابودی می دیدند ، بسیار تلاش کردند تا علی آقا را ترور کنند ، اما به عنایت حضرت حق و با کشف اقلب خانه های تیمی و جاسوسی و دستگیری مزدوران توطئه آنها خنثی گردید.

  نخستین مسئولیت ایشان پس از انقلاب به عهده گرفتن روابط عمومی کمیته امداد حضرت امام و پس از آن مسئولیت فرهنگی هلال احمر استان بود . آنگاه جهت وسعت بخشیدن به دامنه فعالیت های خالصانه اش به نهاد جوشیده از متن مردم مسلمان و انقلابی یعنی سپاه پاسداران رشت به این یاران و سروقامتان همیشه در صحنه پیوست.

  همچنین ایشان به سنت پسندیده محمدی (ص) سر تعظیم فرود آورد که حاصل این پیوند مقدس یک دختر و یک پسر به یادگار ماند . حاج علی مدتی با دلیری و توانمندی و همت والایی که داشت به عنوان معاونت پرسنلی سپاه ناحیه گیلان مشغول فعالیت و خدمت شد . حاج علی این رزمنده اسلام و انقلاب سرافراز و پیروز در عملیات حماسه ساز کربلای 2 بر اثر گلوله توپ دشمن دعوت حق را لبیک گفت و در دیار جانان رحل اقامت افکند.

حاج علی گلستانی درسال 64 موفق به زیارت مکه معظمه و مدینه منوره شد . و در بهمن ماه همان سال همراه با راهیان محمد (ص) به مناطق جنگی کشور برای نبرد با دشمن بعثی شتافت و مسئولیت پرسنلی لشکر قدس را به عهده گرفت . حاج علی گلستانی 14 اردیبهشت سال 65 تنها یاور عزیز ، انیس و مونس ، مادر مهربان و بزرگوارش دار فانی را وداع کرد و به رحمت ایزدی پیوست . اما این فراق و مصائب با همه سنگینی و مشکلاتش خللی در عزم استوار و راسخ او جهت حمایت از اسلام عزیز پدید نیاورد ، زیرا ایمان و توکل وی به حضرت حق ، آنچنان عالی و بزرگ مرتبه بود که هیچگاه در امتحانات الهی ، ضعف وسستی در او راه نیافت و همواره هنگام مواجعه با مصائب و مشکلات این جمله را بر زبان می آورد " هر چه خدا خواست همان می شود " .

مسئولیت معاونت ستاد لشکر قدس از جمله آخرین سنگرهای بود که حاج علی گلستانی ، به ادای دین در مقابل انقلاب و دفاع مقدس خدمت نمود .

با فرا رسیدن شهریور سال 65 رزمندگان دلیر اسلام درصدد وارد آوردن ضربه های مهلک بر پیکر ارتش مزدور و خود فروخته بعث عراق برآمدند که در این عملیات تصرف ارتفاعات و مناطق مهمی از منطقه عملیاتی بر عهده لشکر قدس گیلان واگذارشد .

شهید علی گلستانی به اتفاق همرزم شهیدش غلامرضا قبادی به منطقه عملیاتی شتافت ، و در شب عملیات با دیگر برادران هم سنگرش در مراسم دعای توسل شرکت و آخرین راز و نیازش را با مراد و معبود و معشوق خود بیقرار و عاشق در حالیکه چشمان و صورت نورانی او غرق اشک شوق و حسرت دیدار بود و با خود نجوا می کرد، بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا " بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا ، چنان حالی بر او حاکم بود ، تو گویی پروردگارش بوی تربت پاک امام حسین علیه السلام را به دست نسیم شبانگاهی سپرده بود تا در آخرین لحظات عمر ، مژده وصال را به گوش دل در یابد و در ساعات آغازین عملیات کربلای 2 ، روز دهم شهریور دست در دست دیگر شقایق های سرخ انقلاب اسلامی شهیدان حاج محمود قلی پور و غلامرضا قبادی و حسن رضوانخواه و سید محمد محمد نژاد به گلستان رهروان حسین (ع) به ملکوت اعلی پیوست در حالیکه گلو سوراخ و سینه شکافته و پا قطع شده بود اما همچنان حاج علی گلستانی،صورتش به زیبای نور می درخشید و خندان بود . آری او با زندگی گوتاه و مرگ سرخ و پر افتخارش گواهی شد برای همه انسانها تا چگونه زیستن و مردن را بدرستی بیاموزند و اصلا این مرام شهید است )) روحش شاد و یادش گرامی باد )) .