خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
قسمتي از زندگينامه و وصيت نامه شهيد احمد شعبانيان
امتیاز کاربر: / 2
بدخوب 
نوشته شده توسط زمزمه عشق   
دوشنبه 20 دی 1389 ساعت 13:33

نام پدر: عباس        تاريخ تولد:20/6/1345          تاريخ شهادت:3/12/1362                محل شهادت:دهلران-عمليات والفجر6     وضعيت تاهل : مجرد

شهيد احمد شعبانيان در يك خانواده مذهبي بدنيا آمد وي از همان دوران كودكي مظلوميت ومعصوميت در چهره اش ديده مي شد از زمان ورود به دبستان نماز خواندن را شروع كرد.دانش آموز نسبتاً ممتازي بود كلاس چهارم ابتدايي بود كه انقلاب پيروز شد.بعداز پيروزي انقلاب به عضويت در بسيج درآمد وهمكاري فعالانه ي با اين نهاد انقلابي داشت پس از مدتي به حوزه علميه آستانه رفت وشروع به درس طلبگي كرد.با آغاز جنگ درحالي كه سنش اقتضا نميكرد با خواهش و تمنا توانست رضايت مسئولين را جلب كند ولي به علت كمي سن از ورودش به خط مقدم جلوگيري كردند.اما با چندين بار رفتن ويا وجود اينكه مدتها پيش با همين وضع توانسته بود به آموزش در چالوس رود موفق شود به خط مقدم برود بعداز مدتي از ناحيه انگشتان پا مجروح شد و براي آخرين باردر اعزام سوم خود در منطقه دهلران در حالي كه در چهره اش نور شهادت موج زد بر اثر اصابت تركش به سرو دست وپا به شهادت پيوست...                                          

*قسمتي از وصيت نامه شهيد احمد شعبانيان*

 درود فراوان به پیامبر عظیم الشان السلام و ائمه اطهار و بادرود و سلام به امام زمان (ع)و جانشین بر حقش حضرت امام خمینی نور چشم رزمندگان اسلام و با توکل بر خدای بزرگ چند جمله ای را بعنوان وصیت روی کاغذ میاورم امیدوارم که در حد توانتان به آن عمل کنید پدر ومادر عزیز 17 سال تمام برای من زحمت کشیدید میدانم که انتظاراتی هم از من داشتید اما همچون زینب حاضر شدی  مرا در راه خدا قربانی کنی چرا که من امانتی بودم از طرف خدا در دست شما و شما بایستی این امانت را به او بازگردانید پس چه بهتر که این بازگشتن با شهادت کامل شود و امروز من در کنار رزمندگان به سوی دشمن در حال حرکت هستم امید دارم که خداوند تبارک و تعالی فخر و کبر را از من دور کند که اگر خواستم شهید شوم خالصانه برای او باشد مادر عزیز دعا کن که خدا این هدیه ناقابلت را بپذیردخطاب به برادران عزیز بگویم که دوست ندارم اسلحه ام بر زمین بماند وکسی آن را بلند نکند راهم را که راه امام است ادامه دهید و با دشمنان اسلام تا آخرین قطره خون نبرد کنید خواهران همچون زینب میخواهم که کاخ ستم را فرو ریزید و مثل او بخروشید که خروج شما ،حجاب شماست سعی کنید الگو برای دیگران باشید.  

آخرین به روز رسانی در سه شنبه 21 دی 1389 ساعت 14:03