خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهيد ابراهيم پاسخي
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط زمزمه عشق   
پنجشنبه 23 دی 1389 ساعت 15:46

 

نام پدر:    عيسي             تاريخ تولد: 20/3/1351                تاريخ شهادت:                محل شهادت:حاج عمران – عمليات كربلاي2             وضعيت تاهل: مجرد   

 

شهید ابراهیم پاسخی در یکی از روزهای تابستان در سال 1350 بعد از چندین سال فاصله با متولد قبل از خود در روستای درگاه از توابع شهرستان آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود او  در دامن پدر ومادری مذهبی پرورش یافت. ابراهیم برای کسب دانش وتعلیم وتربیت دوران ابتدائی را در همین روستا با معدلی بالا سپری نمود ودوران راهنمائی را هم در همین روستا تا سوم راهنمائی ادامه داد.در تمام دوران تحصیل دوره راهنمائی دوران جنگ ایران وعراق هم بود وفکر رفتن به جبهه را در فکر می پروراند البته گاه گاه به شوخی اما در درون به جد به پدر ومادر می گفت میخواهم بروم جبهه کلاس درس من در اینجا تمام شد. کلاس درسم از این به بعد در جبهه های حق علیه باطل است من درسم کلاسم  و حتی دانشگاهم در جبهه هاست . او سخت تحت تأثیر سخنان امام خمینی قرار میگرفت می گفت باید پیرو راه امام خمینی باشیم. هرگز مسائل دینی را از نماز تا غیره کوتاهی نمی کرد از تاریکی بسیار می ترسید اما ناگهان نمیدانم چه شد که ترس به كلي از فکر ودلش رها شد بی ترس  و وهم راهی جبهه ها شد واقعأ ابراهیم وار  در برابر همه ترس ها وتاریکیها رها  شد همچنان محکم و استوار برای رفتن به جبهه وپافشاری می کرد وتا اینکه موافقت پدر ومادر را گرفت  و رفت که رفت دیگه برنگشت تا اینکه خبر شهادت او را بعد از یکسال گمنامي به خانواده دادند

 

وصيت نامه شهيد ابراهيم پاسخي:

 

ولاتحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقنون

مپندارید آنانیکه در راه خدا کشته شده اند مرده اند، آنان زنده اند ونزد خدای خویش روزی می خورند...   پس از عرض سلام خدمت مهدی موعود ، این صاحب عصر و با درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی جوانان به جبهه ها بروند تا این مسئله مهم برداشته شود امام خمینی من وظیفه خود دیدم که دراین نبرد نور علیه ظلمت وتاریکی که بر ما تحمیل شده است شرکت کنم واز ناموس  و شرف مردم کشور خودم دفاع کنم . شرکت در این جنگ نه تنها وظیفه من بود بلکه وظیفه فرد، فرد شما نیز هست ، ای مردم: اگر تاکنون در خواب غفلت بودید، اکنون عزم خود را جزم نمائید ، متشکل تر از قبل  واستوارتر ، بسوی جبهه ها عازم شوید واز وطن خود واسلام دفاع نمائید ، مواظب دشمنان داخل کشور باشید، نگذارید که منافقان به سادگی افراد خیر ومومن را ترور کنند، مردم مسلمان وقهرمان اگر از من بدي  دیدید مرا ببخشید، ای مادر عزیزم ناراحت نباش چون خدا امانتی را که به تو داده است چه امروز چه فردا از تو می گرفت چه خوب است که این امانت را در راه خدا بدهی ، ای پدر عزیز وگرامی من، شما که در تربیت من نقش بسزائی داشته اید ، مرا ببخشید ، ای خواهرانم شمانیز زینب زمان باشید وای برادرانم شما نیز امام راتنها نگذارید ودیگر وصیتی ندارم ، بجز دعا بجان امام وپیروزی ررزمندگان اسلام.

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 24 فروردين 1390 ساعت 13:54