خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید حمزه حجت انصاری
امتیاز کاربر: / 2
بدخوب 
نوشته شده توسط زمزمه عشق   
پنجشنبه 05 اسفند 1389 ساعت 08:05

نام پدر:  محمد زمان                     تاریخ تولد:     1341          تاریخ شهادت:   15/8/1361         محل شهادت:  عین خوش             وضعیت تاهل :  مجرد 

 

شهید حمزه حجت انصاری در خانواده ای 8 نفره و مذهبی در روستای کماچال از توابع آستانه اشرفیه به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده بود و پدرش شغل کشاورزی داشت. وضعیت مالی آنها در حد متوسط بود.  او دوران ابتدایی را در  روستا و راهنمایی را در آستانه گذراند و تا کلاس سوم راهنمایی بیشتر درس نخواند زیرا آن موقع همزمان شده بود با اوج انقلاب  و او درسش را رها کرد و آماده دفاع از وطن شد . حمزه از اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و در کارها به پدر و مادر کمک میکرد .او همیشه در مسجد برای بچه ها کلاس قران میگذاشت و آنها را نصیحت میکرد و در 15 سالگی به همراه برادر و دوستان دیگرش عضو انجمن روستا شد و برای مردم نفت و روغن و چیزهای مورد نیاز آنها در آن زمان را  تهیه میکرد. او خیلی وقت ها از دست افرادی که به هیچ وجه قبول نمیکردند راه انقلاب را بپیمایند ناراحت و دلگیر می شد .  شهید همیشه در تظاهرات و راهپیماییها بر علیه رژیم شاه شرکت می کرد و اعلامیه و سخنان امام را پخش می نمود و چون کتابهای امام و اعلامیه های او را داشت همین سبب شده بود که ماموران رژیم او را دستگیر نمایند و بازداشت کنند. او عضو سپاه آستانه بود  و حقوقش را همیشه صرف نیازمندان میکرد که بعد از شهادتش افراد زیادی این موضوع را بیان کردند.حمزه با کمک دوستان در حیاط مسجد محل، پایگاه بسیج ساخت او بلوک های آن را در خانه دستی میزد و با پخش قبض  بین مردم توانست ساختمان آن را کامل نماید. او پنج یا شش بار به جبهه اعزام شد و دو بار نیز  از ناحیه پا مجروح گردید و لی هر بار بلافاصله بعد از کمی بهبودی  دوباره به منطقه می رفت و به مقاومتش ادامه میداد . حمزه  وقتی برای آخرین بار میخواست اعزام شود  دیر وقت به خانه آمد ،همه جز مادرش خواب بودند و چون فصل دروی برنج بود  و خانواده خسته بودند نخواست که کسی را بیدار کند از مادر خداحافظی کرد و راهی منطقه شد و در جلوی سنگر در کنار همرزمانش بر اثر اصابت ترکش به مقام شهادت رسید.

 

  وصیت نامه شهید حمزه حجت انصاری:

 

من وصیت نامه بخصوصی ننوشته ام نامه های من وصیتنامه من است و تماما هدفم را فکر میکنم رسانده باشم و اگر کشته شدم آنها را جمع آوری کرده و بصورت یک وصیت نامه در بیاورید. اهل ایمان در راه خدا و اهل کفر در راه شیطان جهاد میکند پس شما مومنان با دوستان شیطان بجنگید که مکر شیطان ضعیف است.

 

باسلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و با سلام و درود به شهیدان راه حق و شهیدان بخون خفته جنگ تحمیلی و با سلام درود به پیروان راه سرخ شهادت و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد امام عزیز  ما این جنگ را جنگ بین حق علیه باطل نامیده من از همان تاریخ عشق و علاقه به این جنگ پیدا کردم و در این راه آمده ام تا کربلا ایران را پاسداری و با خون خود  انقلاب اسلامی ایران را آبیاری کنم و من اینجا با جان و دل آمده ام به جبهه حق علیه باطل تا در راه الله جهاد کنم و مانند حسین (ع) کارزار کنم و به شهادت برسم چون از او درس آموختم و از شما میخواهم وقتی که کشته شده ام کلمه شهادت ا از من بردارید  و چون هر کس شایستگی شهادت را ندارد و هنگام تشییع جنازه مرا آرام به خاک بسپارید و گریه و زاری نکنید و همانند کوه استوار بمانید چون مرگ در راه حق نه تنها ناراحتی ندارد بلکه افتخار و شادی هم دارد از شما میخواهم که بعد از شهادتم برادران دیگرم را هم در راه خدا بحضرت مهدی(عج) هدیه کنید و با استقامت در مقابل دشمنان اسلامی ایستادگی کنید.برادران محترم  امروز وضع کشور اسلامی عزیزمان لحظات حساسی را پشت سر میگذراند و برادران دلباخته اسلام و امام هر روز با خون خود به رهبری امام این انقلاب اسلامی را آبیاری میکنند امروز باید دوشاداش هم به رهبری امام در این امر جهاد کوشا باشیم و با منافقین ، کفار و ائنین به کشور  و اسلام جهاد کنیم پیروزی و جهاد در این نیست که فقط به جبهه های جنگ برویم و با کفار بعثی بجنگیم . نه برادران بلکه در هر گوشه و کنار جهان بر علیه کفار و منافق که بر علیه اسلام و انقلاب کار میکنند با آنها بجنگیم جهاد کرده ایم. و دِین خود را پیش خدای خود ادا کرده ایم بخصوص امروز با منافقین چون ضزبه های زیادی اسلام از دست منافقین خورده است از زمان پیامبر تا کنون. و اینک چند پیام به پدر و مادر عزیزم: ا- امام عزیز را لحظه ای تنها نگذارید 2-برایم گریه و زاری نکنید همانند کوه استوار باشید3-دیگر برادرانم را در راه خدا و حضرت مهدی (عج) هدیه کنید   4- برایم لباس سیاه بر تن نپوشید 5- مرا حلال کنید 6- خواهران عزیزم پس از مرگم مانند زینب باشید  7- لحظ ای به خودتان سستی راه ندهید  و گوش به فرمان امام باشید 8- پشتیبانی از روحانیت اصیل و خط امام را فراموش نکنید 9- فریب گروهکهای ضد انقلاب  و اسلام را نخورید 10- امام را دعا کنید11-فریب این دنیای فانی را نخورید که خود را به جهنم خواهید زد.و اما چند پیام به برادران و خواهران حزب الله به عنوان برادر کوچک شما:برادران و خواهران عزیزم که پشت جبهه هستید امام عزیزمان تنها یاور مستضعفان را تنها نگذارید و تحت فرمان امام باشید و این امام است که مکتب اصیل اسلام را زنده کرد و میکند و میخواهد ما آزاد و مستقل باشیم . و باز برادران و خواهران عزیزم از شما میخواهم هیچگونه فرصتی به منافقان داخلی که همان وطن فروشان اجنبی هستند ندهید و نهایت همکاری را با سپاه و بسیج بنمائید و این انقلاب ،انقلاب الهی و اسلامی است که هر کس با آن در بیفتد نابود خواهد شد .خداوندا این بنده حقیرت را بپذیر و مرا نیز در زمره شهیدان راهت قرار ده خدایا به من نیروی انسانی و ایمانی عطا کن تا بتوانم در جواب سرور شهیدان حسی (ع) هل من ناصر ینصرنی را لبیک بگویم و با خون خود راه سرخ شهیدان گلگون کفن کربلای حسین (ع) و کربلای ایران را پاسداری و انقلاب اسلامی ایران را آبیاری کنم. خدایا به من بینشی ده تا خط امام را شناخته و در خط او به رای ابدی تو بپویم . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار( حمزه انصاری)
آخرین به روز رسانی در پنجشنبه 12 اسفند 1389 ساعت 07:03