نام پدر:  رضا               تاریخ تولد:  5/2/1345                 تاریخ شهادت:8/11/1365           محل شهادت: شرهانی وضعیت تاهل: متاهل

شهید ایرج محمدنیا در خانواده ای محروم ومستضعف در روستای آزاد محله کشل از توایع شهرستان آستانه اشرفیه متولد شد وی تحصیلات ابتدائی خود را در زادگاه خویش و راهنمائی راتا سال اول درروستای همجوار یعنی پرکاپشت یاورزاده بپایان رسانید. از همان  دوران کودکی نمازمی خواند و روزه می گرفت بعلت زیاد بودن کار کشاورزی نتوانست توجه زیادی به درس و کتاب و تحصیل نماید و لذا ترک تحصیل نمود و به کار کشاورزی پرداخت در اوقات فراغت خود ضمن کمک در کار کشاورزی به خانواد ه به مطالعه کتابهای درسی و غیر درسی مفید و سودمند می پرداخت هر شب جمعه قرآن تلاوت می نمود وبه مادر خویش نیز بسیار کمک می نمود در بعضی اوقات نیز همراه دوستان به ورزش فوتبال می پرداخت او مدتی به کار کشاورزی مشغول شد تا اینکه موقع سربازی رفتن وی فرا رسید دوران آموزشی را در چهل دختر گذراند و به اندیمشک اعزام شد که از انجا به شرهانی منتقل شد که بعد از شانزده ماه خدمت تیری به پیشانی او اصابت نمود و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

خاطره ای از مادر:

همیشه یک جلد کلام ا... مجید کوچک در جیب خود داشت و میگفت که تااین قرآن همراه من است از خطر  مرا مصون میدارد ومطمئن باشید که خطری مرا تهدید نمی کند.

وصیت نامه سرباز وظیفه ایرج محمد نیا:

بنام او که همه چیزم از اوست بنام او که زندگیم در جهت اوست ای امت مسلمان ترا بجان عزیزانتان علی وار حسین گونه و خمینی مانند بر همه دشمنان داخلی و خارجی اسلام و این انقلاب بخروشید و این انقلاب را  به سرتاسر گیتی برسانید ودر ضمن با درود و فراوان به امام عزیزمان و بادرود فراوان به ارواح پاک شهدای انقلاب به خصوص شهدای جنگ تحمیلی و با درود به خانواده  عزیزم که سالهای بهترین زندگی خود را صرف تربیت و تعالیم من کردند انشاء الله که اجر شما با خداست . من با تمام توانی که داشتم قدم در راهی گذاشتم که دنبال خط سرخ آل علی است و لبیک به ندای امام حسین درصحرای کربلا است به وظیفه شرعی که داشتم با سایر سربازان هم رزمم عازم جبهه نبرد با کفار شدیم شاید تا اینکه خداوند از ما قبول کند انشاء الله اگر توانستیم و در عرصه پیکار موفق شویم  و در غیر اینصورت با پیروزی چون بفرموده امام عزیزمان چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم . اما روی سخنم  باشما خانواده عزیزم است پدرم ومادری که سالهای متمادی از بهترین لحظه های عمرتان را صرف تربیت و ساختن من کردید تابزرگ شدم . پدرم ومادرم شما بهترین کسان من در زندگیم بودید نمیدانم چطوری از زحمات شما قدردانی کنم انشاالله که خداوند اجر شما را در آخرت میدهد. امیدوارم که زندگی پربار تریداشته باشید. وکلامی با تو همسرمهربانم دارم همسر عزیزم برای من ناراحت وغمگین نباشید و برای من گریه نکن و از بابت من نیز نگرانی بخود راه نده انشاء الله خداوندبه شما صبر و حوصله عنایت بفرماید واما برادرانم سعی کنید درسهای شما را خوب بخوانید و مردی مفید برای مملکت اسلامی ما باشید و صیتم به  شما خواهرانم این است که برای من گریه نکنید و همیشه خوشحال باشید  و چشم دشمنان را کور کنید و در ضمن به اهالی محله خود می گویم اگر برای شما ناراحتی بوجود آوردم به بزرگی خودتان  مرا ببخشید تا اینکه خداوند متعال یارو یاور شما باشد انشاء الله آخرین وصیتم این است اگر مرا دوست دارید اصلا برایم گریه نکنید و برای امام حسین (ع) گریه کنید برای علی اکبر و قاسم تازه دامادم گریه کنید.