خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید هادی حسن پور
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط زمزمه عشق   
چهارشنبه 14 ارديبهشت 1390 ساعت 13:11

 

 

نام پدر:  حسن          تاریخ تولد: 30/6/1343          تاریخ شهادت:   10/6/1365            محل شهادت:   حاج عمران - عملیات کربلای 2          وضعیت تاهل: مجرد  

شهید هادی حسن پور در خانواده ای مذهبی و نسبتأ پر جمعیت در روستا ی چهارده از توابع شهرستان آستانه اشرفیه متولد شد تحصیلات ابتدائی رادر زادگاه خویش و راهنمایی را در روستای شیرکوه بپایان رسانید وی از دوران کودکی نماز می خواند و روزه می گرفت و در ادای این فریضه بسیار تاکید می ورزید در دوران تحصیل از لحاظ درسی نیز دانش آموز متو سطی بود، در اوقات فراغت خویش در کارهای کشاورزی خانواده را بسیار یاری می نمود و همچنین در بعضی اوقات به مطالعه کتابهای غیر درسی می پرداخت ، با توجه به اینکه سن کمی داشت در روزهای قبل از پیروزی انقلاب با افرادای که بینش اسلامی منحطی داشتند بحث و مجادله می نمود و در این زمینه استعداد خارق العاده ای داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل بسیج به عضویت بسیج لاهیجان درآمد که بعد از مدتی فعالیت در بسیج  عضو سپاه آنجا شد  بعد از آن ، به ساهکل رفت و محافظت امام جمعه آنجا حاج آقا رفیع پور و مدتی نیز محافظت آقای سماعی را بعهده گرفت. با آغاز جنگ تحمیلی  هادی به منطقه جفیر رفت که از ناحیه سینه مجروح گشت ، بعد از یک هفته بستری شدن در بیمارستان اهواز و بهبودی به زادگاه خویش بازگشت سپس به کردستان رفت که بعد از سه ماه به لاهیجان آمد و در کنار حاج آقا سماعی ماند.  او اهل نماز شب بود  و در برگزاری دعای کمیل و دعای توسل نقشی فعال داشت .شهید  بصورت مخفیانه در منطقه عملیاتی نیز حضور می یافت که در کوه وارث در محاصره دشمن بر اثر اصابت ترکش به سر به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکرش بعد از سه سال به زادگاهش تشییع شد.

 خاطره ای از خواهر :

 من مدتی  بود که شبها نماز نمی خواندم و می خوابیدم و به مادر نیز گفته بودم که به داداش نگو که من نماز نخواندم ولی  بر خلاف نظر من  مادرم به او قضیه را گفت و برادرم بخاطر نماز نخواندن و دروغ گفتن جریمه ام کرد و به من امر کرد که سی و سه رکعت نماز را در حضورش بخوانم . 

 وصیت نامه شهید هادی حسن پور:

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتابل احیاء عند ربهم یرزقنون (نپندارید آنانکه در راه خدا کشته شدند مردگانند بلکه آنان زنده اند و در نزد خدای خود روزی میخورند )

بانام خدا و با یاد اولیاء و انبیائش و با سلام برهبر کبیر انقلاب ناجی امت اسلامی و با سلام بر حافظان انقلابش ، رزمندگان دلیر اسلام و سلام بر ارواح طیبه شهدا و شهیدان زنده ،معلولین انقلاب اینک بار دیگر بسوی جبهه های حق علیه باطل رهسپار میشویم برای چندمین بار با چشمان گریه وصیتنامه مینویسم به امید اینکه دیگر زنده باز نگردم چه کنم سعادتش نصیبم نگشت هم اکنون امیدوارم که خداوند این بار توفیق شهادت رادر راهش نصیبم گرداند اینک بسوی جبهه میروم احساس میکنم که بسوی انسانهای پاکباخته دنیا قدم میگذارم و احساس میکنم که بسوی آزمایشگاه خدا و بسوی عاشقان ابا عبدالله الحسین (ع) میرومدلم پرواز میکند بسوی ملکوت (اعلی) ای خدا کریم ، دلم برای شهدا ذره ذره شده است ای شهیدان دلم برای شما شور می زند ای خدای بزرگ ، ای خدای شهیدان ، ای خدای مستضعفان ای خدا استکبار برانداز، ای خدای نجات دهنده محرومان ای خدای کریم ناسپاسی ها ما ، کفران نعمتهای ما موجب آن نشود که خون شهیدانمان پایمال گردد پرودگارا هر چه در زندگی خواستم بمن دادی اینک اگر مصلحت توست شهادت رانصیبم گردان البته میدانم که رسیدن به درجه مقام الله و زیارت خداوند مختص افراد صالح و متّقی است عامیان را درآن جایگاه و مقام راهی نیست لکن در اینجا توبه و ندامت خود را با کمال سر افکندگی و خجلت به پیشگاه حضرت با ریتعالی و رحمت نامنتاهی او میبرم و امیدوارم که بحق محمد و آل محمد خداوند بر حقیر تفضیل و ترحیم نماید و از گناهان و تقصیراتم در گذرد و مارا به شفاعت حسین (ع) و وساطت حضرت مهدی (عج) نائل فرماید خدایا ما را ببخش بخاطر شاکر نبودنمان و ما را ببخش بخاطر قدرادانی نکردن از نعمتهایت ببخش ما را که فراموش کردیم خودمان را که چه بودیم و چه شدیم و چه خواهیم شد اینک تذکراتی چند خدمت تمامی عزیزان و سروران و دوستان و بستگان دارم که شاید خود عامل آن نبودم و از این موضوع بسیار متاسفم ای دوستان اینک که تمام دنیا و منافقین هم از طرف دیگر علیه ما بسیج شده اند و میخواهند کاری کنند که این انقلاب خدا دادی را از ما بگیرند و باز ما را به ورطه جهالت و گمراهی بکشانند و ما فقط تکیه به خدای بزرگ و جنگیدن با دشمنان اسلام راهی دیگر نداریم اگر در این برهه از زمان از طبقه کشاورز گرفته تا رئیس جمهور کارهای مان را خالص و مخلصانه برای خدا انجام ندهیم با شکست ما خواهد بود لذا اخلاص را پیشه خود گیرید و اعمالتان هر چند که قبول باشد برای خدا خالص گردانید آگاه باشید جائیکه اخلاص نباشد اختلاف است جائیکه اختلاف باشد خود پرستی و هوی و هوس همانجا ( شیطان ام الفساد ) وجود دارد ای برادران و خواهران عزیز دست از امام امت برندارید - او نماینده حضرت صاحب الزمان عج است او یک امانتی است پیش ما ، مانند مردم کوفه بی وفائی نکنید شعا ر اماما (2) ما اهل کوفه نیسیتم امام تنها بماند مگر امت بمیرد امام تنها بماند امیدوارم فقط شعار نباشد این شعار را بعمل تبدیل کنید اما سخنی داشتم با پدر و مادر عزیزم ، با چه زبانی با شما صحبت کنم مادرم اینک که فرزندت با میل و رغبت و داوطلبانه چه این جهاد مقدس میرود باریختن خون خود چهره دشمنان اسلام راروسیاه نمود وچهره شما را در مقابل خداروسفید نماید مادر عمر دنیا کوتاه است بلاخره آدم یکروز بدنیا آمده و یکروز هم از این دنیا میرود پس چقدر خوب است که انسان با عزت بمیرد پدر ومادرم از زحماتیکه برایم در مدت بیست و سه سال زندگی کشیدید با کمال تاسف از شما تشکر میکنم و از خدای بزرگ میخواهم که اجر منزلت بزرگ در بهشت نصیب شما فرمائید خانواده ام اگرروزی برای شما قاصدی خبر آورد که هادی شما شهید شد از شما میخواهم دستهای شما را به آسمان بلند کنید و بخدا عرض کنید که خدایا این قربانی را از خانواده ما قبول کنید بستگانم در فراغم نمیگویم گریه وزاری نکنید اما گریه شما نباید گریه غم و تاسف باشد اما سجاد سلام اله علیها بعد ازشهادت جانگداز خونین کربلا 30 سال گریه کرد و با گریه خود واقعه کربلا را زنده نگهداشت گریه شما مانند گریه زینب سلام الله علیها باید گریه آتش  فروز انقلاب  باشد. شما خدای ناکرده هرکاری را نکنید و نگویید ما خانواده شهید هستیم آن چیزی که یک شهید از شما انتظار دارد همان کار را انجام دهید شما آبروی من وخون من هستید اینجانب دوست ندارم که بعد از من آن منافقان کوردل حرف شما را بزنند همچنین از رفقای عزیز و شما خانواد ه ام میخواهم آن برادرنیکه ناآگاهانه آن تهمتها و فحشها را بر من وشما کردند من از طرف خودم همه را بخشیدم و راضی نیستم به کسی زخم زبان بزنیدمن را در کنار برادرم احمد الفتی فرد دفن نمائید و از مال دنیا چیزی ندارم که وصیت کنم وبه برادران سپاه بگویید که وصیتانه ام را در صبحگاه مشترک بخوانید و سفارش میکنم و به دوستانم هر وقت برایم مجلسی گرفتند وصیت نامه ام را بخوانند وبه خانواده ام یاد آور میگویم که پول یا چیزی  از بنیاد شهید نگیرند ولی آنچه که برایم خرج کردید گرفتن اشکال ندارد.    والسلام     3/5/1365

 

 

آخرین به روز رسانی در شنبه 02 ارديبهشت 1391 ساعت 16:58