خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
تفسير تحليلي وصيت نامه شهيد بهمن موروثي
امتیاز کاربر: / 3
بدخوب 
نوشته شده توسط اكبر موروثي درگاهي   
جمعه 24 مهر 1388 ساعت 11:56

نام :بهمن    

نام خانوادگی: موروثی

تاریخ و محل تولد:1342 آستانه اشرفیه     

تاریخ و محل  شهادت: 16/9/1361 زبیداد             

عضویت: بسیجی               

معرفی شهید بهمن موروثی – بسیجی خستگی نا پذیر

شهید بهمن موروثی در سال 1342 در خانواده مذهبی و کشاورز در روستای درگاه از توابع شهرستان آستانه اشرفیه دیده به جهان گشود. وی سومین فرزند خانواده بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی  را در زادگاهش گذراند و تا سال چهارم دبیرستان که منتهی به شهادتش شد،  ادامه تحصیل داد. شهید همراه با شکل گیری انقلات اسلامی در محل خود به فعالیت پرداخت و پس از پیروزی انقلاب، با تشکل انجمن اسلامی محل به عنوان مسئول روابط عمومی در تربیت جوانان و نو جوانان  پرداخت. از تلاشهای خستگی  ناپذیر این شهید  چند تنی از شاگردانش پس از شهادتش در جبهه های حق علیه باطل به درجه رفیع  شهادت رسیدند. تعدادی جانباز وآزاده اند. و عده ای هم در سطوح مختلف  علمی – اجتماعی دارای مسئولیت هستند.  شهید جزوه اولین کسانی بود که داوطلبانه از شهرستان آستانه اشرفیه به جبهه اعزام شد.  آخرین مسئولیت شهید قبل از شهادت فرماندهی ستاد ناحیه مقاومت دهشال آستانه اشرفیه بود. این شهید در تاریخ 16/آذر/ 1361 در سن 19سالگی در منطقه ذبیدات به فیض عظمای شهادت نائل آمد. روحش شاد و راهش مستدام باد.

متن وصیت نامهبسم الله الرحمن الرحیمبنام او که همه چیز ما از اوست.  حتی یک لحظه از وجودمان و به اندازه باز و بستن چشمانمان . به نام او که جان ما از اوست ، حرکت ما از اوست و ما هیچیم . و به نام او که جان میدهد و جان می گیرد و زندگی و مرگ ما از اوست .درود بر خمینی ، رهبر عزیزی که با قیام خود ، ابر قدرت غرب را به وحشت انداخت و ابر قدرت شرق را به تعجب .و درود به شما ملت حزب الله که با حضور خود در صحنه ، مشت محکم به دهان یاوه گویان شرق و غرب می زنید . ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی .اگردین محمد(ص)با کشته شدن من پایدار نمی ماند ، پس ای شمشیرها مرا دریابید . «امام حسین(ع)»آری ؛ اگر اسلام و انقلاب باید پایدار بماند. اگر دین اسلام ، بایستی در قلوب  ملتها نفوذ کند و اگر حاکمیت الله و حاکمیت ولایت فقیه ، باید تحقق پیدا کند، ارزش جان من هیچ است، هیچ.  بگذار هزاران هزاران هزارجان ، فدای یک تار موی ولایت فقیه شود . بگذار هزاران هزار خون درراه ولایت فقیه ریخته شود.برادران و خواهران؛  اسلام به خون ما محتاج است. اسلام همانند درختی است که با خون ما ها رشد و نمو می کند ، اسلام با خون، رشد کرده و با خون، تحقق یافته. از خون سمیه ها و یاسرها گرفته تا خون علی و حسین و امامان ( ع ) و همانند خط سرخی به ما رسیده است. و ملت عزیز ما تا به امروز ، خون دادند تا به اینجا رسانیدند و امروز ملتها با خون خود به آن نظر میکند و صدها هزار شهید و معلول مستند این مدعاست .برادران و خواهران این صرفا ٌ شعار نیست بلکه یک وصیت است و صیت فرزندی کوچک و گناهکار ، وصیت فرزندی از شما .برادران و خواهران آگاه باشید ، هوشیار باشید که دشمن ( منظور تمام ابر قدرتها ) دست بردارمان نیست که نیست. تا موقعی که انقلاب اسلامی بخواهد تحرک داشته باشد ، دشمن دست بردارمان نیست.  و شما باید همچون مردم حزب الله آگاه و با شعور همانطور که در صحنه هستید ، همیشه این صحنه و این میدان را خالی نگذارید . برادران و خواهران توجه داشته باشید ، مواظب باشید و بدانید که دشمن هیچ وقت با نام دشمن نمی آید . گرگ هیچ وقت با لباس گرگ نمی آید ، منافق هیچ وقت با نام منافق نمی آید . آگاه باشید این دشمنان زخم دیده هر روز در فکر نقشه ای هستندکه چگونه شما را به دام اندازند . این روشنفکران التقاطی به اصطلاح مسلمان در کمین هستند. اینها آنقدر نفاقشان بالا رفته تا جاییکه امکان دارد یک روزی با نام «ولایت فقیه» به میان شما آیند و به «ولایت فقیه» ضربه بزنند. کار منافقان همین است. و این طبیعی است،شما در نظر بگیرید؛ صیاد ، وقتی که می خواهد صیدی را شکارکند آیا غذای کم ارزش را برای صید می ریزد ؟ غذای ته مانده را برای صید می ریزد ؟ نه ، صیاد سعی می کند که بهترین دانه را برای او بریزد چون می خواهد او را بدام بیندازد و شما مردم ، و شما امت حزب الله ،کاملا ٌ بایستی مواظب باشید که اینها هیچوقت با نام نفاق و شرک و دشمن به میدان نمی آیند بلکه با نام های خوبی همچون مجاهد ، میزان ، فرقان ، فدائی ، حمایت از کارگر ، جنبش مسلمانان مبارز ، حمایت از اسلام و مستضعفین و در آخر با نام حمایت از «ولایت فقیه» به میدان می آیند چون می دانند که اگر راست بگویند ، ملت به اینها امان نخواهد داد. توصیه دیگری که به شما برادران و خواهران دارم ، اینست که هیچ وقت امام را تنها نگذارید. که اگر این کار را بکنید ، به خون همه شهدا خیانت کردید. این را من نمی گویم؛ تمامی شهداء  می گویند. وصیت نامه هایشان گویای این مطلب است.  به پیامهای امام توجه کنید و در آن عمیقا ً فکر کنید. که هرگز به دشمن اجازه نفس کشیدن نخواهید داد. و همچنین روحانیت ، این قشر نجات دهنده جامعه ، این قشر ضد ابر قدرتهای جهان ، این قشر مظهر اسلام را تنها نگذارید. که به گفته امام اسلام  را روحانیت حفظ کرده است.  و امپریالیسم دو چهره را دشمن خود میداند ، اسلام و روحانیت را. و دشمن با روحانیت بد است چون قدرت او را میداند ...توصیه دیگر به برادران و خواهران خصوصاً برادران انجمنهای اسلامی دارم ، این است که ؛ هرگز مسجد را خالی نکنند و به گفته امام مسجد را حفظ کنند. که مسجد سنگر است و اگر در مسجد باشید هرگز شکست نمی خورید. مسجد با آن اعضای روحانی و آن فضای اسلامی در زمان پیغمبر همه چیز بود . جای سخنرانی – جنگ – جای رسیدگی به مسائل – جای نماز و غیره .توصیه دیگری که به پدر و مادرم و به تمام پدر و مادرهای شهداء ،  دارم این است که ؛ برای شهید خود گریه نکنند . گریه نه به آن معنا ، بلکه ضعف نشان ندهند . بخصوص از پدر و مادرم می خواهم که ؛ برای من گریه نکنند و هیچ وقت نگویند جوان ناکام ، چون کام من همین بود. و حرکت من در این مسیر  ( صراط المستقیم ) جاهلانه نبود ، بلکه آگاهانه بود ، و سعی کنند با صبر و مقاومت خود، دشمن مزدور را خرد کنند. و اصلا ً در فکر ما نباشند و بدانند اسلام بزرگتر از همه اینهاست ، ما باید برای اسلام گریه کنیم.  اسلامی که در دنیا هنوز مظلوم واقع شده است.  و همه ما باید فدای اسلام باشیم . برای حفظ اسلام جان را چه ارزش باشد .ضمنا ً اگر کشته شدم و اگر جسد من سالم ماند مرا در روستای خودم ( درگاه ) دفن کنید و من بعنوان یک فرزند کوچک شما مردم ، از همه برادران ، دوستان ، آشنایان می خواهم که اگر به نحوی از من بدی دیده اید ، از خدا  بخواهید که مرا ببخشاید. از مال دنیا چیزی ندارم ، اگر چیزی داشته باشم به مستضعفین بپردازید .به امید پیروزی اسلام بر کفر – رزمندگان اسلام بر جنود شیطان و به امید فزونی و طول عمر برای رهبر عزیزمان و ظهور هر چه سریعتر صاحب زمان ( منجی بشریت )والسلام – خداحافظ – فرزندتان – بهمن موروثی تفسیر تحلیلی وصیت نامه شهیدبسم الله الرحمن الرحیمبنام او که همه چیز ما از اوست حتی یک لحظه از وجودمان و به اندازه باز و بستن چشمانمان . به نام او که جان ما از اوست ، حرکت ما از اوست و ما هیچیم . و به نام او که جان میدهد و جان می گیرد و زندگی و مرگ ما از اوست .شهید بهمن موروثی وصیت خود را با آیه «بسم الله الرحمن الرحیم»  به عنوان سر فصل آخرین پیام حیات دنیوی  آغاز می کند، و با یاد آوری اینکه همه چیز از خدا است به عظمت و بزرگی خداوند اقرار میکند. آنجا که می نویسد: بنام او که همه چیز ما از اوست حتی یک لحظه از وجود مان - و به اندازه باز و بستن چشمان-  جان ما از اوست- حرکت ما از اوست -  و اینکه او جان می دهد و جان می گیرد. زندگی و مرگ ما از اوست. که می تواند  اشاره به آیات 26 و 27 سوره آل عمران داشته باشد «1» همچنین حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی در جلد 15 صفحه 470-469  در تفسیر آیه 40 سوره النمل می نویسد: ذكر اين نكته نيز لازم است كه آگاهى بر اسم اعظم بر خلاف آنچه بسيارى تصور مى‏كنند مفهومش اين نيست كه انسان كلمه‏اى را بگويد و آن همه اثر عجيب و بزرگ داشته باشد، بلكه منظور تخلق به آن اسم و وصف است، يعنى آن نام الهى را در درون جان خود پياده كند و آن چنان از نظر آگاهى و اخلاق و تقوا و ايمان تكامل يابد كه خود مظهرى از آن اسم گردد، اين تكامل معنوى و روحانى كه پرتوى از آن اسم اعظم الهى است قدرت بر چنين خارق عاداتى را در انسان ايجاد مى‏كند. «2» و یا اینکه در دعای عرفه امام حسین (ع) آمده: اى كه بر او پوشيده نيست  بـه هـم نـهـادن پـلكـهاى چشم و نه بر هم خوردن ديدگان و نه آنچه در مكنون ضمير مستقر گرديده است  و نه آنچه در پرده دلها نهفته است. آرى تمام آنها را دانـش تـو شـمـاره كـرده و بـردباريت همه را در برگرفته است. «3» اینکه شهید به چنین تکاملی رسیده بود یا نه؟  ادعایی است که از عهده ما خارج است و شایسته اهل فن و تفاسیر . از این رو ما ترجیع می دهیم که سخنی نگوئیم و سکوت کنیم. اما این شهید ، جان کلامش را اینگونه تمام می کند که: ما در برابر قدرت لایزال الهی ،  هیچ هستیم .   و ما فقط می توانیم بگوئیم که : کاملا روشن است که؛ تبلور عظمت وبزرگی خداوند ، آن چنان در جسم و جان و روح ایشان ریشه دوانده است که او اصلاً غیر قدرت  لایزال الهی چیز دیگری نمی بیند و چیزی از خود - بنام خود- و برای خود  متصور نیست. او هر اختیاری را در ذات کبریایی خداوندی  می بیند و این اختیار الهی تا ازحد بازو بستن چشمانش فراتر رفته است. درود بر خمینی رهبر عزیزی که با قیام خود ابر قدرت غرب را به وحشت انداخت و ابر قدرت شرق را به تعجب . به عنوان یک مرید و پیرو، رهبرش  عزیز و بزرگوار است. رهبر او کسی است که ، در زمانی که جهان دارای دو قطب استعماری کاپیتالیسم«3» و کمو نیسم«4» بود ،  قیام می کند، و بر خلاف همه قیام کنندگان و انقلابیون دنیا که قیامشان علیه هر یک از دو قدرت حاکم بر جهان ، مستلزم پناه به دامن دیگری است ،  رهبری انقلاب اسلامی از این قاعده مستثنی است.  چرا که بروز و شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران، این کشور را از وابستگی به قدرت کاپیتالیستی غرب به سر کردگی امریکا رهانیده ، بدون اینکه کمترین کنش ، تمایل و رویکردی به نظام کمونیستی شرق به سر کردگی اتحاد جماهیر شوروی سابق «5»داشته باشد.بنیانگذاری  استقلالپس از انقلاب اسلامی هزاران مستشار خارجی از کشور ایران اخراج شدند و همه امور سیاسی نظامی -  اقتصادی – فرهنگی در حیطه افراد بومی قرار گرفت. در این میان کشور ایران به مقتضای پس از انقلاب و مشخصاً ماهیت ویژه خود که در بالا ذکر آن رفت ، با مسایل و مشکلات فراوانی از قبیل ؛  شورش های تجزیه طلبانه-  ترورهای معانیدین جمهوری اسلامی ، در سطوح  گونا گون- کودتاه ها -  تحریم ها و فشارهای گوناگون-  و مهمتر از همه با جنگ تحمیلی عراق ، مواجه شد. که با تدابیر به موقع امام خمینی (ر)  و هوشیاری مسئولان و پایمردی مردم فداکار ایران ، همه این موانع از سر راه بر داشته شدند.نکته: خوانندگان عزیز ، توجه کنند که هر یک از این مشکلات می تواند ، کشوری را به ورطه سقوط و نابودی بکشاند. دلیل روشن ما انقلابات رنگاه رنگی است که در دهه گذشته در بعضی از کشورهای آسیای میانه رخ داده است.اینها همه در این جمله شهید خلاصه شد که رهبری انقلاب ابر قدرت غرب را به وحشت انداخت و ابر قدرت شرق را به تعجب وا داشت.  و درود به شما ملت حزب الله که با حضور خود در صحنه مشت محکم به دهان یاوه گویان شرق و غرب میزنید .بدون تردید  در پیروزی انقلاب اسلامی از  نقش حضور  یکپارچه و مصمم  مردم نمی توان گذشت ، آنچنانکه امام راحل بارها به این مطلب اشاره فرمودند، چنانکه در پیامی خطاب به مهاجرین جنگ تحمیلی  فرمودند: مردم عزیز ایران که حقاً چهره منًور تاریخ بزرگ اسلام در زمان معاصرند«6» ...و همچنین در بیانات  رهبری معظم انقلاب و مسئولین نظام اسلامی در ایران و نیز سیاستمداران و اندیشمندان جهانی ، بر این نقش تاکید شده است. از این رو این شهید در اینجا بر عزم و اراده  این ملت درود می فرستد و ازآنها ستایش می کند.  ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی . اگردین محمد(ص)با کشته شدن من پایدار نمی ماند ، پس ای شمشیرها مرا دریابید . «امام حسین(ع)»امام حسین(ع) آزاد مرد تاریخ است و الگو ی آزادگی . هر کسی که از این امام تاسی پذیرد، جاودانه می شود. شهدای این دوره از تاریخ ایران با پیروی از راه و آیین امام حسین(ع)  به کمال الهی دست یازیدند.  این  شعار امام حسین (ع)که در آن عنوان می دارد که اگردین جدش حضرت محمد(ص)با کشته شدنش پایدار میماند ، من ابایی از کشته شدن ندارم و مرگ با عزت را به زندگی همراه با ذلت ترجهی می دهم ، در این صورت اگر شمشیرها او را دریابید ، بجا می باشد. فصل ختام خیل شهیدان اسلام و آزاد مردان غیر مسلمان است. و شهید بهمن موروثی نیز از این قاعده مستثنی نیست و با افتخار آن را بیان می دارد.آری ؛ اگر اسلام و انقلاب باید پایدار بماند. اگر دین اسلام بایستی در قلوب  ملتها نفوذ کند و اگر حاکمیت الله و حا کمیت ولایت فقیه ، باید تحقق پیدا کند، ارزش جان من هیچ است، هیچ.  بگذار هزاران هزاران هزارجان فدای یک تار موی ولایت فقیه شود . بگذار هزاران هزار خون درراه ولایت فقیه ریخته شود. این شهید بزرگوار پس از آن مقدمه کوتاه به نکته ای اشاره می کند، و روی نقطه ایی انگشت می گذارد که اصلی ترین و حیاتی ترین ارکان  نظام اسلامی است. و آن اشاره دارد به پایداری و ماندگاری اسلام و انقلاب اسلامی و نفوذش در قلوب ملتها، که رهایی آنها را در پی خواهد داشت و این مستلزم به تحقق  یافتن حاکمیت الله و حاکمیت ولایت فقیه است، در  این صورت شهید اعتقاد دارد که نه تنها جانش ارزشی ندارد بلکه جا دارد تا هزاران هزار جان فدای تنها یک تا ر موی ولایت فقیه شود و هزاران هزار خون در راه ولایت فقیه ریخته شود.  برادران و خواهران؛  اسلام به خون ما محتاج است. اسلام همانند درختی است که با خون ما ها رشد و نمو می کند ، اسلام با خون، رشد کرده و با خون، تحقق یافته از خون سمیه ها و یاسرها گرفته تا خون علی و حسین و امامان ( ع ) و همانند خط سرخی رسیده به ما. و ملت عزیز ما تا به امروز خون دادند تا به اینجا رسانیدند و امروز ملتها با خون خود به آن نظر میکند و صدها هزار شهید و معلول مستند این مدعاست .در آئین مقدس دین مبین اسلام همه مسلمانان با هم برادرند ، و نسبت به سر نوشت هم احساس مسئولیت می کنند. از این رو ، این شهید همه احاد ملت را برادران و خواهران خود می داند. بنابر این با همین عنوان به همه اعلام می دارد که درخت اسلام ، امروز بیشتر از هر روزی به خون ما برای رشد و نمو نیازمند است و اساساً فلسفه وجودی اسلام  بر خون پاکان که برای بقایش ریخته شده است ، بنیان نهاده شده و استوار است. او برای مردم نمونه هایی از شهدای اسلام از صدر تا کنون می آورد. و از سمیه ها و یاسرها گرفته تا امام علی (ع) و امام حسین(ع) و سایر امامان(ع) را نام می برد  و می گوید این جریان همانند خط سرخی است که  به ما رسیده است و اساساً این خون در رگ اسلام جریان داشته و موجب زنده بودن و پویایی آن را فراهم کرده است.و ملت ایران نیز با پیروی از این آئین و مذهب شیعه همواره در این راه شهید و کشته داده است. ومشخصاً در تاریخ معاصر و امروز نیز با ایثار صدها هزار شهید ومعلول این موضوع را به اثبات رساندند و  با بیان اینکه ملتها با خون خود به آن می نگرند، می خواهد بگوید که همانا  ملتها از مرام مردم ایران الگو برداری خواهند کرد.نکته: امروز که این وصیت نامه باز خوانی می شود ، بسیاری از ملتها از امریکای لاتین گرفته تا اروپای شرقی و کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق خود را از یوغ استعمار رهایی بخشیدند. اگر چه میزان فداکاری و ایثار جان و نثار خون در این راه ، در حد و اندازه ایران اسلامی نبوده است ، ولی نمونه هایی هم هست که در آن کاملاً از انقلاب اسلامی ایران الگو برداری  شده است. نمونه هایی نظیر فداکاری حزب الله لبنان و جنبش اسلامی حماس در فلسطین.برادران و خواهران این صرفا ٌ شعار نیست بلکه یک وصیت است و صیت فرزندی کوچک و گناهکار ، وصیت فرزندی از شما . شهید در آن زمان آنچنان با اطمینان این نکته را تاکید می کند  که در وصیت نامه اش عنوان می کند که این صرفا یک شعار نیست که پس از مدتی از حرارتش کاسته شود. این شهید برای با اهمیت جلوه دادن این موضوع  یعنی«ولایت فقیه» در نهایت تواضع خود را فرزند کوچکی می داند که انتظار دارد خواسته اش را که همانا «حفاظت از  انقلاب اسلامی و ولایت فقیه» است، توسط وارثانشان که همان امت حزب الله  است برآورده شود.برادران و خواهران آگاه باشید ، هوشیار باشید که دشمن ( منظور تمام ابر قدرتها ) دست بردارمان نیست که نیست. تا موقعی که انقلاب اسلامی بخواهد تحرک داشته باشد ، دشمن دست بردارمان نیست.  و شما باید همچون مردم حزب الله آگاه و با شعور همانطور که در صحنه هستید ، همیشه این صحنه و این میدان را خالی نگذارید . قالبا در کتب لغات و لغاتنامه ها در معنی مترادف کلمه انقلاب کلمه دگرگونی را می آورند. و در توضیح و تشریح آن به این بسنده می کنند ، که هر دگرگونی ای لاجرم پس از مدتی حالت ثبات و آرامش به خود می گیرد. اما این موضوع در نگاه شهید متفاوت است. چرا که انقلابی که نشات گرفته از فرهنک عاشورایی است ، باید پویایی و رشد داشته باشد. و از تحرک مداوم نیز برخوردار باشد. در این صورت است که همیشه یک جنگ و یک نبرد تاریخی ، جنگ حق و باطل ، جنگ فقر و غنی ، جنگ کوخ نشین و کاخ نشین وجود دارد و آن اجتناب ناپذیر است. « و جمع بین دو محال، محال است»به عبارت روشن تر بر همین اساس ، شهید در این قسمت از وصیت نامه اش نسبت به دشمنی ابر قدرتها با انقلاب اسلامی ؛ آن هم انقلاب اسلامی ایی که بخواهد تحرک داشته باشد، هشدار می دهد. یعنی انقلابی که پس از بوجود آمدن نتواند در  جهت استقلال خود ، تحرک و پویایی داشته باشد، همانی می شود که سایر انقلابات مشخصه آن را دارا هستند و لا اقلش آن چیزی است که کشوری پس از انقلابش از دامن ابر قدرتی به دامن ابر قدرتی دیگر سقوط می کند. در این صورت هر دو ابر قدر شرق و غرب آن روزگار از انقلاب کشوری وابسته به قدرت مقابل حمایت می کردند. از این رو است که شهید تاکید می کند که امت حزب الله باید نسبت به همه مسائل آگاه و هوشیار باشند و در همه صحنه ها حضور داشته باشند. و اگر به هر دلیل از حضور خود بکاهند، لاجرم جای پای دشمن باز خواهد شد. واین همان چیزی است که ابر قدرتها مترصد و منتظرآن هستند. برادران و خواهران توجه داشته باشید ، مواظب باشید و بدانید که دشمن هیچ وقت با نام دشمن نمی آید . گرگ هیچ وقت با لباس گرگ نمی آید ، منافق هیچ وقت با نام منافق نمی آید . آگاه باشید این دشمنان زخم دیده هر روز در فکر نقشه ای هستندکه چگونه شما را به دام اندازند . در اینجا او در جهت حفظ همان ارزشهای انقلابی  و نسبت به نقشه های دشمن و ترفند هایش هشدار می دهد. و با آوردن کلمات مترادفی همچون دشمن با نام دشمن- گرگ در لباس گرگ- منافق با نام منافق از دشمنی می گوید که چنان زخم خورده است که هر روز در فکر نقشه ای است تا آنچه را که به واسطه بروز انقلاب اسلامی در ایران از دست داده است، بدست آورداین روشنفکران التقاطی به اصطلاح مسلمان در کمین هستند. اینها آنقدر نفاقشان بالا رفته تا جاییکه امکان دارد یک روزی با نام «ولایت فقیه» به میان شما آیند و به «ولایت فقیه» ضربه بزنند. کار منافقان همین است. و این طبیعی است.در این بخش شهید دست به جریان شناسی می زند و با معرفی گروهی عنوان دار آنروز(جنبش مسلمانان مبارز) مشخصاٌ از جریانی صحبت می کند که همانند مار در آستین انقلاب در حال پرورش است  و این خطری است که در آینده دامن  انقلاب را خواهد گرفت. شهید در باره آنها می گوید که: اینها آنقدر نفاقشان زیاد است که امکان دارد روزی با نام «ولایت فقیه» به «ولایت فقیه» ضربه بزنند.خوانندگان گرامی توجه داشته باشند که این شهید در تاریخ 16آذر 1361 به فیض عظمای شهادت نائل آمدند. ولی در ابتدای سال 1368 مسائلی در سطح بالای نظام مقدس جمهوری بوجود آمد که منجر به عزل آقای منتظری از قائم مقامی رهبری توسط حضرت امام شد، که شما می توانید با مراجعه به منابع و اسناد تاریخ انقلاب اسلامی به این نکات پی ببرید.شما در نظر بگیرید؛ صیاد وقتی که می خواهد صیدی را شکارکند آیا غذای کم ارزش را برای صید می ریزد ؟ غذای ته مانده را برای صید می ریزد ؟ نه صیاد سعی می کند که بهترین دانه را برای او بریزد چون می خواهد او را بدام بیندازد و شما مردم ، و شما امت حزب الله ،کاملا ٌ بایستی مواظب باشید که اینها هیچوقت با نام نفاق و شرک و دشمن به میدان نمی آیند بلکه با نام های خوبی همچون مجاهد ، میزان ، فرقان ، فدائی ، حمایت از کارگر ، جنبش مسلمانان مبارز ، حمایت از اسلام و مستضعفین و در آخر با نام حمایت از «ولایت فقیه» به میدان می آیند چون می دانند که اگر راست بگویند ، ملت به اینها امان نخواهد داد. از خصوصیتهای بارز این شهید ، این بود که با استفاده از مثالها کاملاً منظورش را برای مخاطب روش می کرد. در اینجا هم شهید با آوردن این مثال پس از هشداری که نسبت به توطئه ها و ترفند های دشمنان، به امت حزب الله می دهد، تسریح می کند که انسان عاقل و زیرک نباید به راحتی فریب تبلیغات و تظاهر به خوب بودن چیزی را بخورد.بدین ترتیب که عناوینی همچون مجاهد- میزان- فرقان- فدایی... همه ،  چیز های خوب و زیبایی هستند که توسط دشمنان مطرح می شوند، فلذا مردم باید توجه داشته باشند که هدف از مطرح شدن این عناوین زیبا چیست؟ شهید می خواهد بگوید که ظاهر فریب و ساده اندیش نباشید.توصیه دیگری که به شما برادران و خواهران دارم اینست که هیچ وقت امام را تنها نگذارید که اگر این کار را بکنید ، به خون همه شهدا خیانت کردید. این را من نمی گویم؛ تمامی شهداء  می گویند. وصیت نامه هایشان گویای این مطلب است.  به پیامهای امام توجه کنید و در آن عمیقا ً فکر کنید که هرگز به دشمن اجازه نفس کشیدن نخواهید داد .در اینجا هم شهید به برادران و خواهران دینی اش توصیه می کند که به عهد خود وفا دار باشند و نسبت به امام یاور خوبی باشند. وی با استناد به وصیت نامه شهداء اعلام می کند که در صورت کوتاهی در این امر به خون همان شهداء خیانت می شود. و اشاره می کند که معیار سنجش دشمن توجه و تفکردر این امر است.و همچنین روحانیت این قشر نجات دهنده جامعه ، این قشر ضد ابر قدرتهای جهان این قشر مظهر اسلام را تنها نگذارید که به گفته امام اسلام  را روحانیت حفظ کرده است.  و امپریالیسم دو چهره را دشمن خود میداند ، اسلام و روحانیت را. و دشمن با روحانیت بد است چون قدرت او را میداند ... توصیه دیگر شهید به همه این است که نسبت به روحانیت« روحانیت ضد ابر قدرتها » که مظهر اسلام ناب محمدی اند، توجه داشته باشند و پشت آنها را خالی نکنند. چرا که اسلام و روحانیت اصیل همواره با امپریالیسم دشمن هستند. و این چیزی است که دشمن نیز بر آن آگاه هست.نکته: روح بلند این شهید در آن زمان که حدوداً 20 سال سن داشت تا به جایی را خوانده بود که همان حرف هایش را بعد ها پیر و مرداش حضرت امام خمینی به شکل دیگری بیان کردند. آنجا که درپیام خود ، خطاب به روحانیون سراسر کشور در تاریخ 3 اسفند 67 می فرماید: در هر نهضت و انقلاب  الهی و مردمی علمای اسلام اولین کسانی بوده اند که بر تارک جبینشان خون و شهادت نقش بسته است... علمای اصیل اسلام هرگز زیر بار سرمایه داران و پول پرستان و خوانین نرفته اند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردند... روحانیت متعهد بخون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت. می گویم: برادر و خواهر مسلمان ، ساده اندیشی است که ما باور کنیم که دنیای استکبارتاب تحمل این چنین جریان قوی « روحانیت اصیل » مذهب شیعه را بر آورد. روحانیت اصیل هرگز حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام نمی کنند. و این مطلبی است که سیاستمداران و تکنوگرات ها«7»  و بازیگردانان پشت صحنه استکبار از آن آگاهی کامل دارند.توصیه دیگر به برادران و خواهران خصوصاً برادران انجمنهای اسلامی دارم این است که هرگز مسجد را خالی نکنند و به گفته امام مسجد را حفظ کنند. که مسجد سنگر است و اگر در مسجد باشید هرگز شکست نمی خورید. مسجد با آن اعضای روحانی و آن فضای اسلامی در زمان پیغمبر همه چیز بود . جای سخنرانی – جنگ – جای رسیدگی به مسائل – جای نماز و غیره . انجمن اسلامی و مساجدبر کسی پوشیده نیست که بنیان پایه های انقلاب اسلامی ایران در مساجد نهاده شد. و از مساجد بود که با الگو کرفتن از نهضت عاشورای حسینی بر رژیم ستم شاهی ضربه وارد شد و آن را نابود ساخت. پس از پیروزی انقلاب هم باز مسجد پایگاه نیروهای انقلابی و حزب اللهی شد وگروهک های سیاسی را با همه ادعا ها و مطالباتشان از گردونه خارج کرد. و دردوره جنگ نیز مساجد محل ثبت نامه و اعزام به جبهه – و پایگاه نیروهای پشتیبان بود. در دوره قبل از شهادت این شهید مسجد صاحب الزمان (عج) در روستای درگاه که محل زندگی او بود ، یکی از مراکز مهم تجمع و بسیج نیروهای حزب اللهی بود.  از این رو است که شهید با استناد به تاریخ صدر اسلام نیز تاکید می کند که مساجد باید همواره مملو از جمعیت و پر باشد. و بطور ضمنی برگفته امام که فرمودند: مسجد سنگر است و سنگر ها را خالی نکنید صیحه می گذارد. توصیه دیگری که به پدر و مادرم و به تمام پدر و مادرهای شهداء دارم این است که برای شهید خود گریه نکنند . گریه نه به آن معنا ، بلکه ضعف نشان ندهند . بخصوص از پدر و مادرم می خواهم که برای من گریه نکنند و هیچ وقت نگویند جوان ناکام ، چون کام من همین بود. و حرکت من در این مسیر  ( صراط المستقیم ) جاهلانه نبود بلکه آگاهانه بود ، و سعی کنند با صبر و مقاومت خود، دشمن مزدور را خرد کنند. و اصلا ً در فکر ما نباشند و بدانند اسلام بزرگتر از همه اینهاست ، ما باید برای اسلام گریه کنیم اسلامی که در دنیا هنوز مظلوم واقع شده است و همه ما باید فدای اسلام باشیم . برای حفظ اسلام جان را چه ارزش باشد .در این بخش از وصیت نامه؛  شهید به پدر و مادرش و همه پدران و مادران شهداء پیام می دهد و از آنها می خواهد که در شهادت فرزندشان صبور باشند. و منظورش  با بیان اینکه گریه نکنید این است که چنان نکنید که انگار همه چیز تمام شده است. از این رو باید تلاش کنند با صبوری خود موجبات خرد شدن دشمنان را فراهم سازند. و باز تاکید می کند .که ما باید فدای اسلام شویم. اسلامی که در دنیا مظلوم واقع شده است. شهید همچنین با بیان اینکه راهش «صراط المستقیم »است، به آگاهانه بودن انتخابش پا فشاری می کند و خود را جوان ناکام نمی داند بلکه شهادت را کامش و عین سعادتش می داند. نکته:این نکته که «شهادت کام من» است. انسان را به یاد آن روایت می اندازد.« احلی من العسل» که این تعبییر در روایات در وصف آب نهر کوثر و برخی دیگر از نعمتهای بهشتی بکار رفته است. و همچنین این تعییری است که قاسم بن حسن (ع) که در شب عاشورا در جواب عموی خویش، حضرت امام حسین (ع) گفته است. وآن اینکه قاسم بن حسن به امام (ع) عرضه داشت که آیا من هم در گشته شدگان هستم؟ دل امام حسین(ع) بر او بسوخت و گفت:  ای پسرک من! مرگ در نزد تو چگونه است؟ اوگفت: از انگبین شیرین تر. امام(ع) گفت: آری بخدا سوگند- عموی تو قدای تو باد- تو یکی از آن مردانی هستی که با من کشته شوند، بعد از آنکه شما را بلای عظیم برسد.«8»ضمنا ً اگر کشته شدم و اگر جسد من سالم ماند مرا در روستای خودم ( درگاه ) دفن کنید و من بعنوان یک فرزند کوچک شما مردم از همه برادران ، دوستان ، آشنایان میخواهم که اگر به نحوی از من بدی دیده اید ، از خدا  بخواهید که مرا ببخشاید از مال دنیا چیزی ندارم اگر چیزی داشته باشم به مستضعفین بپردازید .دست آخر شهید پس از مشخص کردن محل دفنش به عنوان یک فرزند کوچک از همه حلالیت می طلبد و تسریح می کند که از مال دنیا چیزی ندارد و اگر چیزی که بعداً معلوم شود مال اوست به مستضعفان وفقرا بخشیده شود.به امید پیروزی اسلام بر کفر – رزمندگان اسلام بر جنود شیطان و به امید فزونی و طول عمر برای رهبر عزیزمان و ظهور هر چه سریعتر صاحب زمان ( منجی بشریت )والسلام – خداحافظ – فرزندتان – بهمن موروثیشهید با آرزوی پیروزی اسلام و رزمندگان اسلام – طول عمر رهبرش- ظهور منجی بشریتش حضرت بقیه الله(عج) ارواحنا فدا وصیتش را به پایان می رساند.  ماخذ: 1- قران ، آیات 26 و 27 ، سوره آل عمران.2- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه ، ج 15 صص 470-469 3- معنی دعای عرفه امام حسین(ع)3-کاپیتالسیم = مجموعه ای از اندیشه های سیاسی که بر ماهیت تعاونی تولید صنعتی امروزین دنیا و به رسیدن به جامعه ای مساوات گرا تاکید می کند.4- کمو نسیم = مجموعه ای از اندیشه های سیاسی مربوط به کارل مارکس، بویژه آنگونه که توسط لنین گسترش یافته و در شوروی سابق – اروپای شرقی و برخی کشور های جهان سوم نهادینه شد. 5- اتحاد جماهیر شوری- عنوان کشوری بود که مبتنی بر روش کمونسیتی ، سوسیالیستی ،  بیش از 15 کشور را در بر می گرفت و پایتخت آن شهر مسکو روسیه بود.  این  در سال 1990 میلادی فرو پاشید.6- امام خمینی ،روح الله ، صحفه امام ، ج 21 ص 327 7– تکنو کرات = فن سالار- کار بلد سیاست- کسانی که امور سیاست را برای سران کشور ها دیکته می کنند.8- امام خمینی ،روح الله ، صحفه امام ، ج 21 ص 467    
آخرین به روز رسانی در جمعه 24 مهر 1388 ساعت 19:08