وصیت نامه شهید عیسی مرادی بسم الله الرحمن الرحیم بنام خداوند بخشنده مهربان و بنام خداوندی که جان می دهد و جان می گیرد و بسیار توبه پذیر و مهربان است بسیار سپاس می گویم پروردگار را که ما را آفرید و بدین راه هدایتمان کرد به راستی که اگر هدایت الهی نبود ما نیز در این مقام راه نمی یافتیم . خداندا من از دنیا وارسته ام ، از همه چیز خود دست کشیده ام ، دلیلی ندارد که تسلیم ظلم و کفر شوم و خدا ار به طاغوت بفروشم ، من می سوزم تا راه حق را روشن کنم و همه قید و بندها را بریده ام که آزادانه در حرکت جولان دهم . خدایا مرا از بلندی غرور و خودخواهی نجاتم ده تا حقایق را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم . خدایا سستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر کن تا از فریب زرق و برق عالم خاکی مرا از یاد تو دور نکند . خدایا اینجا چه جایی است اینجا از دانشگاه اخلاص هم بالا تر است . زیرا اینان را که من در اینجا مشاهده می کنم انسانهای معمولی نیستند هر یکشان دنیای اخلاق و عرفانند ولی افسوس که هر یکشان یکی پس از دیگری به سوی معبودشان پر می کشند و ما دوباره تنها می مانیم و مسئولیت سنگین خونشان در اینجا بر دوش ما می ماند . انسان به برادران کوچکتر از خودش حسرت می خورد چون آنها آنقدر با اخلاص نماز و دعا می خوانند که انسان بی اختیار گریه اش می گیرد . خدایا من چگونه خودم را با این عزیزان مقایسه کنم ، ایشان دریای معرفتند ایشان خالصانه سلاح در دست می گیرند و عاشقانه می رزمند و جان تسلیم می دارند . خدایا دوست دارم مقداری از عشق و اخلاص و شجاعتشان را به من نیز عطا فرمایی ، نمی دانم با چه زبانی این مطالب را بیان کنم وقتی با این برادران صحبت می شود می بینم بعضی ها برادرشان شهید یا مفقود است و اینان سلاح آنان را بر دوش می کشند و عاشقانه به میدان نبرد می تازند حسرت می خورم .واقعا که انسان باید فقط و فقط اینها را ببیند واقعا همین خانواده های معظم شهداء و خانواده های شهید پرور هستند که نخواهند گذاشت امام تنها بماند و ره حسین بی رهرو بماند و اسلام بی پیرو پس خدایا با وجود چنین انسانهایی چگونه انسان می تواند جبهه را ترک کند و هر کس یاران حسین ( ع ) را یاری نکند در آخرت باید پاسخگو باشد و هر کس که مدعی است در روز عاشورا بود جزء یزیدیان نبود باید پای در عرصه جنگ بگذارد و در عمل ثابت کنید و در راه حسین جان دهید پس سعی کنید جبهه ها را گرم نگه دارید تا این عزیزان رزمنده که اینجا هستند خسته نشوند . در آخر از تمامی دوستان و آشنایان و فامیلین حلالیت می طلبم و اگر در این مدت جسارتی خدمت شما کردم مرا ببخشید و من هم اگر حقی بر گردن کسی داشتم او را می بخشم باشد که خداوند نیز از سر تقصیرات این حقیر در گذرد و از پدر و مادر که واقعا در طول دوران زندگیم برایم زحمت کشیده اند می خواهم مرا ببخشند و اگر طی این مدت کوتاهی و یا صحبتی کردم مرا حلال کنند و میدانم که تمام امید شما بزرگ کردن فرزندتان بود ولی باید عرض کنم که من امانتی بیش نیستم و شما هم می بایستی این امانت را چه دیر و چه زود برگردانید . وشما ای برادر عزیزم موسی و خواهرانم انیس و مهین می دانم که در طول دوران زندگی به شما کم محبت کرده ام ، امیدوارم که مرا ببخشید و انشاءالله به نماز بیشتر تکیه کنید . والسلام در ضمن پدر ومادر عزیزم از شما می خواهم نماز و روزه قضا برایم بگیرید.
|