خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
معلم خانه
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
شنبه 30 مهر 1390 ساعت 11:18

معلم خانه

 

شهید سردار غلامرضا قبادی

خاطره ای از پدر شهید:

او معلم خانه من بود و راهی را به من نشان داد که فقط سعادت دنیا و آخرت در آن بود. اما جا مانده این مسیر من بودم. نانوایی داشتیم. غلامرضا خیلی در کارهای نانوایی به من کمک میکرد. سال آخر دیپلم بود و درسهایش سنگین تر شده بود و به من گفت پدر درسم کمی سنگین شده اگه اجازه بدهید من نانوایی نیایم. قبول کردم و به جای او یه شاگرد نانوا گرفتم. اما قبل از اینکه دیپلمش را بگیرد جذب بسیج شد و بعدشم جذب سپاه. یک روز اومد تو خونه و با اون صحبت های شیرینش مثل یه معلم با تجربه برامون صحبت کرد و بهم گفت بابا تو هم میتونی به بسیج بیای و خدمت کنی. ثبت نام کردم و به مدت 4 ماه در بسیج ماندم و در عملیاتهایی که قعطی نبود شرکت می کردیم. بعد از آن تصمیم گرفتم نانوایی را بفروشم و وارد سپاه بشوم. وارد سپاه که شدم با پسرم و ودامادم به مدت 14 ماه و 15 روز در جبهه حضور داشتم غلامرضا معلم من بود و جبهه هم برایم مکتب خانه.