خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهيد كامران اميله PDF  | چاپ |  نامه الکترونیک
امتیاز کاربر: / 2
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص کلاچای   
يكشنبه 13 آذر 1390 ساعت 12:20

بسم رب الشهدا

محل تولد:بی بالان                                     

تاریخ تولد: 9/12/1341

تحصیلات:اول نظری

وضعیت تاهل: مجرد

اعزامی: گردان 809

تاریخ شهادت: 16/8/1362

محل شهادت: بانه

محل دفن: گلزار شهدای کلاچای

 زندگینامه:

شهید کامران امیله در یک خانواده ای با ایمان و متدین چشم به جهان گشود پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. محل زندگی آنها البته روستای بی بالان بود که بعد به کلاچای آمدند. شهید 16 ساله بود که وارد جبهه های نبرد شد و چقدر دوستانش تلاش کردند که مانع رفتن او به جبهه شوند نتوانستند جلویش را بگیرند. عشق به امام (ره) داشت واین مسئله بود که او را در این مسیر الهی قرار داد. مدیر مدرسه کامران می گفت: او در درسش زرنگ بود و پشتکار زیادی داشت. به او گفته بود تو باید دکتر شوی، او قبول نمی کرد. دوم دبیرستان بود که مدرسه عشق وخون رابرگزید و دیگر به مدرسه ی تحصیل نرفت. گفته بود اگر از جبهه آمدم می خواهم درسم را ادامه بدهم و دکتر بشوم و در ارتش فعالیت کنم . یکی از بستگان به شهید گفته بود: کامران به جبهه نرو،دیپلمت را بگیر. دایی تو که هست و به تو در بسیج سمت خوبی می دهد در جوابش گفته بود:مگر پارتی بازی است، دیپلم که برای من جبهه نمی شود معلوم است که شما تقوا ندارید. شهید دوران تحصیلش را در کلاچای گذراند. به ورزش فوتبال خیلی علاقه مند بود و در دوران راهنمایی با بچه های هم سن وسال خود که بازی می کرد همیشه کاپیتان تیم بود. در ماهیگیری مهارت خاصی داشت. شهید کامران امیله در سن 21 سالگی در 16 آبان 1362 بر اثر اصابت ترکش درحالی که بدنش تکه تکه شده بود و سر از تنش جدا شده بود. به درجه رفیع شهادت نائل آمد. و در 22 آبان 1362 پیکر پاکش را تشییع و در گلزار شهدای کلاچای به خاک سپردند.  روحش شاد