|
وصیت نامه شهید محمد صادق پور عبدالله بسم الله الرحمن الرحیم فیقاتل فی سبیل الله الذین یبشرون الحیوة الدنیا بالاخره و من فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف اجرا عظیما . مومنان باید در راه خدا با آنانکه حیات مادی را بر آخرت گزیدند نبرد کنند و هر کس در جهاد براه خدا کشته شود و یا فاتح گردد زود باشد که او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم . اینک با یاد خدا که این دلنوشته را می خوانید خود در میان شما نبوده بلکه یادی از من خواهد بود پر واضح و بدیهی است که انسان از بدو تولد و آغاز پیدایش بخودی خود خلیفه خدا نیست بلکه استعداد خلیفه شدن را دارد و میباید تا در پرتو عبادت و بر مبنای عبادت خدا که ( ما خلق الجن و الانس الا لیعبدون ) به شکوفایی استعدادهای خود پرداخته و جهت خلیفه شدن بارور نماید و این قرآن است که میفرماید ( و این راه در میان مردم و بین انسانها در گردش است و در چرخش و مردم در فراز و نشیب های این دنیا گاهی به کامشان تلخ است و گاه شیرین تا که این روزگاران و فراز و نشیبهایش چونانکه در بوته آزمایش گردد و مومنان شناخته شوند و آنگاه از میان شما مومنان برگرفته شوند و گواهان مردم در اجتماعات قرار می گیرند . باید که انسانها تا در بوته آزمایش گداخته شوند که رگه های ناخالص از جان و جان اجتماعات برکشیده و بیرون انداخته شود تا مومنان خالص ، و کافران نابود و سرنگون و واژگون گردند . گمان کرده ایم که بی گذر از گدنه پر پیچ و خم آزمایش و ناشناخته ماندن مجاهدان و صابران به بهشت اند آمده و بدان دست خواهیم یافت ؟ هرگز مدتها در این فکر بودم که چگونه می توانم دین خود را نسبت به انقلاب ادا کنم ، با خود گفتم که راهیه جبهه جنگ حق علیه باطل شوم و تا از این راه بتوانم کمک کوچکی به این انقلاب کرده و اگر خدا به بنده حقیر و گناهکار رحم کند و به او اجر و پاداش بدهد . خداوندا گناهان کبیره و صغیره بسیار کرده ام و جز تو کسی نمی تواند این گناهان را ببخشد عاجزانه از تو می خواهم که گناه ما را ببخشی و ما را ناامید نفرمائی . خداوندا نا امید نیستم ولی آیا کشته شدن مرا می توان شهادت نامید ؟ من در خود به هیچ وجه لیاقت شهادت نمی بینم ولی می دانم که تو توبه پذیر هستی ( والله یحب التوابین ) گناهان ما را ببخشی و توبه مرا به درگاهت بپذیری . راستی مبادا فکر کنید که شهادت فرار از زندگی است ، ما می رویم تا نهال انقلاب را آبیاری و به ستمدیدگان جامعه فردا بگوئیم که زندگی در رفتن به سوی خداست . شهید عزاداری نمی خواهد ، شهید رهرو می خواهد و این شهادتم اگر شهادت باشد نعمتی است که نصیب خانواده من شده است پس ای پدر و مادر در مرگم گریه نکنید و خوشحال باشید من هم خوشحال می شوم . ای پدر ومادر عزیزم اگر چه جبران زحماتتان برای من محال است ولی به خواست خدا در سایه اسلام در جبهه حق علیه باطل با شعار ( لا اله الا الله و محمد رسول الله ) شهادت می دهم ، که شهادت من بر سینه شما نشانی از قدر دانی و تشکر از توست مادر عزیزم می خواهم که از مرگ من گریان و نالان و ناراحت نباشید . پدر جان زحمت زیادی برایم کشیدی و من جبران نکردم مرا باید ببخشی از دوستان و اشنایان می خواهم اگر بدی از ما دیده اند مرا به بزرگی خود ببخشند ، مقداری پول در بانک صادرات دارم آن را صرف جبهه های جنگ بکنید . از پدر و مادر عزیزم می خواهم که یک ختم قرآن و یک سال نماز و یک ماه روزه برایم بگیرند و در پایان همه با هم فریاد بزنید : خدایا خدایا ، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار آمین امیدوارم خدا این توفیق را نصیب ما بگرداند که هدایت شده و به سوی او رهنمون شوم والسلام و علیکم و رحمته الله و برکاته محمد صادق پور عبدالله
|
