خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید علی پروانه زرمیخی
امتیاز کاربر: / 3
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص رودسر   
چهارشنبه 15 آذر 1391 ساعت 22:54

وصیت نامه شهید علی پروانه

بسم الله الرحمن الرحیم

در چشم تو چشمه بقا جاری بود           در قلب تو آیات خدا جاری بود

در نای تو ای شهید بی غسل و کفن        آوای شهید کربلا جاری بود

بنام انکس که هستی ز نامش جان گرفت ، بنام ان معبود جاوید و مهربان ، بنام انکه دلم برایش ذره ذره می شود اوست که بی او می میرم و دلم بی او تنها می شود ، بنام انکه زندگیم برای اوست و مرگ را می پسندم اگر برای او باشد اوست که از ژرفای دل پر دردم باخبر است .

بنام آنان که در مسلخ گاه عشق عاشقانه جان باختند تا معبودشان را دیدار کنند و با تمام وجود مرگ سرخ را جاودانه در آغوش گیرند  ، ما همه روزه شاهد به خاک و خون غلطیدن شهیدی از برادران رزمنده خود هستیم و هر دم خبری می رسد که برادری دیگر مجروح شده و به خاک افتاده دل دردمند من هر روز مجروح تر می شود و گلی خوشبو از بوستان ایمان و ایثار و عشق پر پر می شود و به خاک تیره فرو می رود چه دل دریایی دارم که امواج خروشان در شب و روز ان را متلاطم می کنم ولی من همنچنان آرام و ساکت زندگی می کنم و به راه خود ادامه می دهم چه دردناک است که برادر هم رزم ادمی بخاک و خون می غلطد و جای خود را برای همیشه خالی می کند .

ای خدای بزرگ آیا می خواهی که نیکان را به سوی خود ببری  و ما را به دست بلا تنها بسپاری ؟ ویا میخواهی ما را زیر بار غم و درد شکنجه کنی ، و عذابی سخت بسوزانی و طاقت ما را بیازمایی .

خدایا مگر می توان سکوت کرد و آرامش خود را حفظ کرد و ضجه نکرد و با سیلاب اشک آتش سوزان قلب را خاموش نکرد من حقایق را با وجود خود لمس و در آن زندگی می کنم از جنوب تا غرب و همه ، دهه ها با مردم رندگی می کنم با آنها غذا می خورم و زیر بمب ها و رگبار مسلسل ها در محلشان می خوابم شهدا و مجروحین را به دوش می کشم و هنگامی که گلوله به سمت ما می بارد زنده ماندن فقط مسئله قضا و قدر و خواست خداست .

 زیباترین لحظات حیاتم همان اوقاتی بود که یقین داشتم که در آغوش مرگ فرو می روم به هیچ وجه نمی ترسیدم قلبم از شوق می جوشید و روحم به معراج پرواز می کرد آتشی سوزان در عروقم احساس می کردم که با همه عالم وجود در آمیخته ام .

انسان مخلوق عجیبی است از لحظه ایی که چشم به جهان می گشاید همه دنیا را برای خود می خواهد البته معدود کسانی هستند که از این خودخواهی ها می گذرند و انچنان در خدا محو می شوند که دیگر خودی نمیبینند . دشمنی ها ، کینه ها ، حسادت ها ، خود خواهی ها ، غرورها ، آرزوها ، همه پوچ و بی معنی مینماید آدم می ماند در این حالت آدمی با دنیا وداع می کند از همه چیز می گذرد خود را به خدا می سپارد و آماده هجرت زیبای ماورائی می شود .

من با خدای خود عهد کردم تا وقتی دشمن خونخوار در کشور ما تاخت و تاز می کند و تا روزگاری که زنان و دختران معصوم ما مورد هجوم دشمنان پرده عفت انها دریده می شود تا روزگاری که توپخانه دشمن شهرهای ما را می کوبد و پیر و جوان ، زن و کودک بی گناه ما را به خاک و خون می کشد تا روزگاری که خون شهدای ما به خاک جاری می شود و مجروحین جنگ در بیمارستان ها ناله می کنند من صحنه نبرد را ترک نکنم و ارامش و آسایش را به خود حرام کنم دشمن با پای خود به میدان نیامده بلکه بزرکترین قدرتهای جهان پشتیبان آنند ولی ما با تکیه بر قدرت لایزال خدا و ایمانی کوه اسا و در سایه فداکاری جانبازان اسلام و به قدرت اسلحه شهادت در مقابل دشمنان و استعمارگران ایستاده ایم و اگر زمین و آسمان بر ما گلوله و بمب ببارد و در همه زمین یکه و تنها بمانیم دست از مکتب مقدس خود و راه پر افتخار خود بر نمی داریم ما پیروان مکتب علی و حسین علیه السلام هستیم و با خون خود وفاداری خویش را با این مکتب مقدس نشان می دهیم .

خدایا من بنده تو از خحود چیزی ندارم که به خاطر خود فکر کنم ، آرزو می کنم که به پرواز درآیم و از همه آسمانها بگذرم و در ماوراء عالم وجود محو گردم و از زیر بار غمگین غم و درد آزاد شوم .

خدایا احساس میکنم که سقف این عالم وجود پایین آمده و مرا سخت می فشارد دیگر نمی توانم نفس بکشم دیگر نمی توانم این همه فشار را تحمل کنم دیگر طاقت این همه درد و غم را ندارم هر روز مصیبت تازه ایی فرا می رسد هنوز از زیر بار مصیبت قد علم نکرده ایم که مصیبتی دیگر مرا  زیر ضربات شکننده خود خورد می کند .

ای خدای بزرگ به این اسمان بلند فرمان ده که بالاتر رود و اجازه دهد که روح دردمند من در فضای بی کران و بی نهایت آزادانه حرکت کند و از زیر بار غم ازاد شود .

خدایا دیگر قلب نمی خواهم ، دیگر عشق نمی خواهم ، تو قلب مرا بگیر تو عشق مرا بگیر تا از جان مادی رخت بربندم .

خدایا مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم .

خدایا من کوچکم ، ضعیف و ناچیزم ف پر کاهی در مقابل طوفانها هستم به من دیده ایی عبرت بین ده تا ناچیز خود را ببینم و عظمت و جلال تو را به راستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم .

خدایا خوش دارم گم نام و تنها باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم .

خدایا دردمندم روحم از شدت درد می نالد ، سوز قلبم می خروشد احساسم شعله می کشد و بند وجودم از شدت درد ضجه می زند تو مرا در بستر مرگ آسایش ده ، احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست با همه وداع می کنم و می خواهم فقط با خدای خود تنها باشم .

خدایا به سوی تو می آیم از عالم و عالمیان می گریزم ، تو مرا در جوار رحمت خود مسکن ده .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار

شهید علی پروانه