خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید ارسلان اکبر نیا میرک محله
امتیاز کاربر: / 3
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص رودسر   
چهارشنبه 15 آذر 1391 ساعت 23:01

وصیت نامه شهید ارسلان اکبر نیا

البته مپندارید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و نزد خدا متنعم خواهند بود ، آنان بفضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان شده شادمانند و به آن مومنان که هنوز به آنان نپیوسته اند و بعدا در پی آن به آخرت خواهند شتافت ، مژده دهند که از مردن هیچ ترسی نداشته باشند و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورید و آنها را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خدایتعالی اجر اهل ایمان را ضایع نگذارد . - سوره آل عمران آیه 168 تا 177

با خصم می جنگیم تا جنگی نباشد               بر دامن نام آوران ننگی نباشد

با چمچه رگبار می خندیم زیرا                 مظلوم تر از این نغمه آهنگی نباشد         

در چشم روح ، در حجره میدان سنگر              زیبا تر از سرخی خون رنگی نباشد   

 سنگر کلاس عشق می باشد که در آن                غیر از شهادت فکر و فرهنگینباشد  

با دشمنان تا واپسین دم می ستیزم               حتی اگر در چنگ جز سنگی نباشد       

با سپاس بیکران به پروردگاز عزوجل که مرا بر این شغل که پاسداری از اسلام و سیره نبوت است منت نهاد و رحمت بر پیامبران و فرستادگان او که سعادت در راه خود را به ما نشان دادند گواهی میدهم به وحدانیت خدا و به نبوت حضرت محمد ( ص ) و جانشین بعد از او علی ( ع ) و یازده فرزند پاک او ، همچنین به روز جزا و حساب .

سلام و درود من به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت نائب الامام روح الله الخمینی و همچنین رزمندگان کفر ستیز و جان بر کف جبهه های نبرد و به امت شهید پرور ایران و همچنین به خانواده خودم .

جهاد دری از درگاه رحمت الهی است که تنها بر روی بندگان ویژه خداوند باز می شود ، خداوندا از تو توفیق ورود به این درگاه رحمتت را خواهانم ، اینک به یاد تو و برای رضای تو به منظور احیای دینم و تداوم انقلابم و برای لبیک گفتن به ندای نماینده امام در مجلس به جبهه آمدم نه به خاطر انتقام یا نام و مقام و نه برای کس دیگر .

پس ای خدای بزرگ مرا به راهی که خود صلاح دانی هدایتم فرما و خود عمل مرا خالص گردان تا ترا بهتر بیابم و با عشقی عمیق بگویم  ( اللهم الرزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک )

جبهه دو معنا دارد از یک نظر محل جنگیدن و برخورد ، از طرف دیگر محل ساخته شدن و تربیت یافتن است ، مسلما اگر یک رزمنده با نیتی خالص به اینجا بیاید ، جبهه برایش محل تزکیه و خود سازی است ، ولی اگر جبهه را محل تناول انواع شیرینیها و مصرف انواع آجیلها و کمپوتها و برای کسب مقامی در آینده قرار دهد در این حالت روح تضرع و تخلص از بین می رود غذای رزمنده اسلامی غذای مخصوص به خود اوست و آنکس می تواند کار علی ( ع ) را بکند که خوراکش را به خوراک علی نزدیک نماید .

ملتی که برای اقامه عدل اسلامی و اجرای احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابر قدرت و زیستن با استقلال و آزادی قیام نموده است و خود را برای شهادت و شهید دادن آماده نموده است ، هرگز اجازه نخواهد داد که دست جنایتکار ابرقدرتها از آستین مشتی جنایتکار حرفه ایی بیرون آید و بهترین عزیزان راستین او را به شهادت برساند ، مگر ما پیروان پاکان سر باخته در راه هدف نیستیم که از شهادت عزیزان خود به دل تردیدی راه دهیم ؟  مگر دشمن قدرت آن را دارد که با جنایت خود مکارم و ارزشهای انسانی شهیدان ما را از آنان سلب کند ؟ بگذار که این ددمنشان که جز به من  و ماهای خود نمی اندیشند ، و یاکلون کما تاکل ؟؟ عاشقان راه حق را از بند طبیعت رهانده و به فضای آزاد جوار معشوق برسانند .

و شما ای ملت حزب الله و ای همیشه محرومان تاریخ به پا خیزید و با تمامی قوا بر علیه ستمگران و غارتگران قیام کنید ، بکشید و کشته شوید ، در هر صورت پیروزید و رستگار و از قدرت شیطانی خصم درون نهراسید که اگر او مدرن ترین سلاح ها و تجهیزات را دارد ما نیز امام زمان داریم و اگر او متکی به ابر جنایتکاران است ما نیز متکیبر ایمان الهی هستیم و از مرگ هراسی نداریم ، چرا که ارمغان مومن مرگ است .

ای ملت بدانید تنها را ه سعادت ، اطاعت کامل و مخلصانه از ولایت فقیه ، بزرگترین سنبل عینی وحدت انقلاب اسلامی است و این تنها ولایت فقیه است که قدرت مبارزه با تمامی قدرتهای شیطانی را دارد و دیگر لحظه وداع با این دنیای مادی و فانی است ، لذا آخرین وصیت خود را بر که برآمده از خون شهیدان است بر صفحه تاریخ می نگارم .

ای ملت سلحشور و جانباز ، و ای بازوان پر توان اسلام ، این شعار پر افتخار را همچون قرآن حفظ نمایید که تنها راه سعادت ، ایمان ، جهاد ، شهادت . و اینجانب امیدوارم که برای شهیدان به یک مجلس یادبود بسنده نکنید ، بلکه در زندگی روزمره ادامه دهندگان راه شهیدان و نگهبانان خون ایشان باشید ، به حق که حسین با شهادتش پیروز شد و برای همیشه در تمامی اعصار خط اصیل یک مبارزه اسلامی را به رهروانش عرضه داشت تا همگان بدانند که باطل ماندنی نیست و پیروزی با شمشیر از آن حق است و به حق پروردگارش که می فرماید : در جهاد فی سبیل الله چه بکشید چه کشته شوید در هر دو صورت پیروزی از آن شماست اما با کشته شدن اولا به فوز عظیم شهادت دست می یابید و ثانیا به فرمان آیه قرآن تحقق بخشیده اید و ایجاد یافتن مکتب را در عمل ثابت می نماید .

( و لا تحسبن الذیت قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا ء عند ربهم یرزقون )

که قلوب فرد فرد ملت ایران است که شهیدان در قلوبشان جای دارند و بازماندگان و رهروان راه ایشان و اینچنین است که چهل میلیون انسان آزاده با الهام گیری از خط فکری شهدا یکصدا فریاد می زنند

-خدایا خدایا ترا به جان مهدی ، تا انقلاب مهدی ، حتی کنار مهدی ، خمینی را نگهدار

اما پدر و مادر عزیزم ، نمیدانم با چه زبانی و با چه قلبی  از زحمتها و رنجهای 17 ساله  شما ها سپاسگذاری کنم ، در این لحظات خدا را گواه میگیرم که شمایان با تمامی خوبیها و شادیها فداکاریها و تواضعها ، زحمات و رنجها و خاطره ها ، هر لحظه در ذهنم نقش میگیرد و من هم متأثرم ، متأثر از ناملایماتی که از روی جهالت و غرور جوانب برایتان ایجاد کرده بودم .شما دو تا الگوهای بسیار خوبی برای من بودید ، ولی افسوس که شماها را دیر شناختم ، از اینکه من به جبهه آمده ام ناراحت نباشید زیرا می دانید که فرزندان کسانی به جبهه می روند که از کودکی با مادرشان در عزای حسین ( ع ) شرکت داشته اند و خون حسین ( ع ) در رگهایشان و بدنشان آمیخته باشد .

مگر میشود زنی که در بازارها می گردد و هر لحظه با لباسی می خواهد خود را برای دیگران آرایش کند پسرش به جبهه بیاید ، و یا فرزند کسی که مفت خورده و خوابیده اند و این انقلاب به ضررشان تمام شده است به جبهه بیایند .

پدرم ومادرم ، میدانم که در زندگی برای شما زحمت فراوان ایجاد نموده ام  و نافرمانی های زیادی از دستورات شما نموده ام امیدوارم این بار نیز با لطف بیکران خود این فرزند حقیرتان را ببخشید ، به هر حال شما پدر و مادر بهتر از جانم را به خدای بزرگ می سپارم  و از او می خواهم که بر ما منت گذارد و شماهای عزیز تر از جانم را برایمان حفظ کند و مرا نیز دعا کنید و برایم از خداوند طلب آمرزش نمایید تا شاید دعاهای پدر و مادر رنجیده مستجاب شود و گناهانم آمرزیده گردد چونکه همه ما نیازمند و محتاج به بخشندگی و عفو خدای تبارک و تعالی هستیم و اگر خداوند لطف بیکرانش را نصیب این بنده گناهکار کرد و شهادت را نصیبش گردانید ناراحت نباشید زیرا خداوند عزوجل می فرماید : من جانشین شهید در خانواده اش هستم ، هر کس خانواده شهید را راضی نگهدارد مرا راضی نگه داشته و هرکس آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده است پس صبر پیشه کنید که خداوند با صابران  است .

اما وصیتم نسبت به برادرانم که همیشه در زندگی مشوق و راهنمای من بوده اند ، از شما ها نیز طلب بخشش برای همگی خطاها و اشتباهات را  دارم ، امیدوارم با تأییدات خدای بزرگ در تمامی سالهای عمر سر افراز و سربلند زندگی کنید و با تمامی و.جود و تدبیر در راه اسلام گام بردارید همانگونه که تا به حال بوده اید ، تقوی الهی را از یاد نبرید و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت نمایید ، وصیتم به برادران کوچکتر از خود اینست : که درس خود را بخوانند و راه آزادگی را بیاموزند ، راه چگونه زیستن و چگونه مردن را ، راه آنهاییکه از تمام هستی شان گذشتند و پا به پای این انقلاب سعی دارند همیشه با این کاروان بمانند و از قافله عقب نیفتند و اما وصیتم به خواهرانم این است که صابر باشند و همانطوری که زینب در مرگ72 عزیزش صبر کرد شما نیز در مرگ برادرتان صابر باشید ، زیرا اگر ناراحتی کنید جواب زینب را چه خواهید داد ؟

و وصیتم نسبت به دانش آموزان و هم کلاسی هایم : این است که با اسلحه قلم در سنگر مدرسه به جنگ دشمنانی که می خواهند به فرهنگ ما ضربه وارد کنند بروند و درس را با جدیت هر چه تمام تر بخوانند زیرا که نیازهای فرهنگی آینده این انقلاب و جنگ در ابعاد سیاسی اقتصادی و نظامی تجربی و تکنولوژی را بایستی محصلین زرنگ و مومن و با ایمان برطرف نماییند و بالاخره با ایجاد یک انقلاب فرهنگی در درون درسهایتان را بنحوی فرا گیرید که انشاالله مهندسین و دکتران متعهد آینده کشورمان باشید .

از همگی فامیلین و دوستان و برادران حزب الله محلمان نیز طلب حلالیت و عفو و بخشش کرده و ایشان را نیز به خدای بزرگ می سپارم و خطاب به همگی عزیزان عرض می کنم که مجلس شهید مجلس الهام گیری از راه و روش و چگونه تکه تکه شدن اوست ، نه فقط گریستن و متأثر شدن .

من بسیار خوشحالم که در این مکان قرار گرفته ام و شادکامی ام آن موقعی است که به درجه رفیع شهادت نائل آیم ، چه پیوندی بالاتر و پرشکوه تر از پیوند انسان خاکی با طاعتش ، پیوندی که همیشگی است  و ارزش جان دادن را دارد .

چون حمله است لازم دانستم چند کلمه ایی با شما صحبت کنم ، شاید خداوند در این حمله با لطف بیکرانش به این بنده ناچیز لطفی کند تا انشاالله طوری گناهم بخشیده شود و این بنده رانده شده از درگاه الهی بار دیگر به درگاه او راه یدا کنذد