وصیت نامه شهید حسن احمدی

بسمه تعالی

با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب اسلامی و با سلام فراوان به همه شهیدان اسلام از کربلای حسین گرفته تا شهدای پهن دشت خوزستان

از مرگ نمی ترسم چون که با آن خو گرفته ام ،

 از خون نمی ترسم چون که اجتماعمان با خون رنگ آمیزی شده دیدم  .

از حرفهای ناروا هراس ندارم چونکه با آن به مبارزه برخواستم .

چه زشت و ناپسند است در میان لحاف مردن ولی من همیشه از این مردن ها وحشت داشتم .

و چه زیبا و دوست داشتنی است که در کنار همرزم علیه دشمن جنگیدن و شهادت را با آغوش باز استقبال کردن .

 و چه زیبا و شکوهمند است در تاریکی شبها درخشیدن  و با مرگ و جهاد خویش ، به ملت بینش و آگاهی بخشیدن .

مرا در پاکی زلال ، مرا در درخشندگی ستارگان ، مرا در بوی گلهای بهاری ، مرا در لبخند افتاب ، مرا در انوار افسونگر مهتاب ، مرا در جوشیدن زندگی بنگر ، زمانی که نپنداری مرده ام آن زمان مرا در همه پاکی ها بنگر ، زنده ام ، که شهید هرگز نمی میرد .

شهید گلی است که هرگز پر پر نمی شود ، آفتابی است که هرگز غروب نمی کند و شهید غروبی جاوید است .

شهید عظمت تاریخ است ، شهید مفهوم ازادگی است .

افسوس که من بیشتر از یک جان در کالبد وجودم ندارم که بتوانم با ایثار و از خود گذشتگی اسلام عزیزم را یاری نمایم .

خدایا مرا ببخش اگر که حرفی علیه اسلام و قدمی علیه اسلام برداشته باشم چرا که از جهل و نادانی و کوتاه بینی من بوده .

بارالها مرگ مرا در راه خودت قرار بده .

سپاسگذارم که تو این نعمت بزرگ را در راه من کوچک قرار دادی که بتوانم در برابر راه و اهداف حکومت اسلامی لذت ها و محبت های دنیوی را فراموش کنم و فقط و فقط راه تو را در نظر داشته باشم .

اینک که به خاطر هدفی والا شما عزیزان را ترک می کنم و به سوی تجلیگاه عشق بسوی خدا می روم خواهش می کنم از آنجا که در دورانی با شما عزیزان بودم اگر از من بدی دیدید مرا مورد عفو خود قرار دهید برادر و خواهر مهربانم .