خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید اسفندیار علیجانی
امتیاز کاربر: / 5
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص رودسر   
چهارشنبه 15 آذر 1391 ساعت 23:13

وصیت نامه شهید اسفندیار علیجانی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خدا و برای خدا ، برای او که زنده می کند و می میراند . بنام ان یکتا بنام آن معبود ، بنام آن یاری دهنده  دلها و بنام او که جانم در دست اوست و رفتن من برای او و نزد اوست بنام حکمت و جوهره که ارض را بر بنای وحدت آفرید و غایت آن را تکامل و عروج بر آسمانها یگانگی قرار داد و قدر هستی را بر صابری نهاد و طراوت  آن را به رهبری آویز نمود و بزم الست را نقطه عطفی بر شئون آدمی بر گزیده و برگرده ما مسئولیت گران خدایی گشتن و خدایی شدن و ماندن را گذارد و توشه این طریق را تهذیب نفس و چنگ زدن به جبال خویش و تقلید و عقد حب قرار داد و حال ماییم و این سیر پرخاطره و حال ماییم و ره پر مشقت در پیش و حال ماییم و ما ...

فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوقی سبیلی و قاتلو و قتلو لا کفون عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنت تجریمن تحتها الانهار توابا من عند الله والله حسن الثواب .

پس آنانکه از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون شده و در راه خدا رنج کشیدند و جهاد نمودند و شهید شدند همانا بدیهای آنانرا در پرده لطف خود بپوشانیم و آنها را به بهشت هایی در آوریم . این پاداشی است از طرف خدا و پاداشی نیکو ( بهشت و لقای الهی )

با سلام به پیشگاه حضرت ولیعصر امام زمان ( عج ) و نائب بر حق او بنیانگذار جمهوری اسلامی خمینی بزرگوار و با سلام و درود بی شائبه بر خانواده های شهدا اینانی که هر یک عزیزی از خانواده خود را از دست داده اند که به حق پشتوانه و بیمه کنندگان انقلاب اسلامی بودند و هستند و سلام و درود بر شهیدان آ«انکه از صدر اسلام تا جنگ تحمیلی اینانی که با خون سرخ خود درخت اسلام را آبیاری نموده و صفحات تاریخ اسلام را رنگین کردند و با سلام و درود بر امت حزب الله و همیشه در سنگر ایران و رودسر امتی که حدیث ایثارگریهای شما در پشت جبهه بر ما واضح است و ما شرمسار از پینه های دست پیرمردان و خجل از رنج و عاطفه کودکان و متواضع در برابر تحمل های ناشی از فشار وارده بر شمائیم اما بدانید که به زودی با یورش بر صدامیان و گشودن راه کربلا سرود سرخ توحید را بر دلهای پر مهر و زبان پر از عاطفه شما جاری خواهیم کرد .

آری ، خدایا شکرت را به جای خواهم آورد که چنین مرا لایق فرمودی تا برای دین و مکتب و قرآن تو در رکاب حسین ( ع ) به جبهه قدم نهاده تا بتوانیم با جان بی ارزش خود درخت اسلام را بارور تر سازم.

ولی ای خدا دوست دارم جهاد نمایم در حالی که به فکر تو باشم دوست دارم پیروز باشیم در حالی که غرور و تکبر دور و برم نباشد تا براه خود ادامه دهم و بتوانم در جامعه خود بعنوان یک فرد مسلمان باشم .

پروردگارا به امید تو و برای رضای خودت از شهرم حرکت کردم پس ماندن و رفتنم را قبول بفرما ، آری توانستم تحمل این را کنم و ببینم که چگونه مظلومین در زیر چکمه های استعمار نابود می شوند و خودم را در منزلگاه آرامش می بینم و فقط اینک یک پاسدار به زندگی بی حرکت خود ادامه دهم در صورتیکه مسلمین به رگبار مسلسل بسته می شوند هرگز ، بساست ماندن در خواب غفلت .بس است پیروی از نفس کردن  و از خود بی خبری باید به پا خواست و سعادت را در شهادت دید و جنگید و به معبود خویش رسید .

خدایا ما را چه ترس است از اینکه اسلام دشمن دارد ما ار چه بیم است از اینکه مشرکین و ملحدین و منافقین به منزلگه عاشقان الله حمله ور می شوند ، ما را چه هراسی است که بعثیون به خونین شهر عزیز  به قصر شیرین و نفت شهر مقاوم حمله ور می شوند . نه نه ، هرگز ترس را به دل راه نخواهیم داد ما میدان را برای عده ای مشرک خالی نخواهیم گذاشت و مبارزه خواهیم کرد .

یا رب ما به عهد و پیمانی که با تو بسته ایم وفا خواهیم کرد چه خوب است به دنیای دیگر رفتن که در آنجا روشنایی و محبت الهی و دلسوزی ائمه معصومین ( ع ) است که دشمنان ما بدانند ما برای کسانی مبارزه می کنیم که در هویزه جان خود را فدا کردند . برای خواهرانی که بدست شما کافران و ملحدین به فیض شهادت نائل آمدند ما مبارزه خود را در محور الله با شما ادامه خواهیم داد .

خدایا تا این لحظه که وصیت نامه را می نویسم پر از گناه و معاصی هستم من به امید پیروزی به جبهه قدم گذاشتم ولی می خواهم پیروزیم را در شهادت ببینم مرا به سوی خود فرا خوان  می خواهم به شهادت برسم تا شاهد شهادت دوستان و یاران امام نباشم .

می خواهم در این دنیا نباشم تا شاهد به شهادت رسیدن امام بزرگوار باشم ، می خواهم مانند سدی باشم که جلوی شهادت دوستانم را بگیرم ، می خواهم که شهادت من گواه بر صحت و اصالت و رسالت محمدی ( ص ) و حقانیت علی ( ع ) و مظلومیت حسین با علی ( ع ) باشد نمی خواهم در آتش اشتیاق شهادت منتظر باشم در صورتی که بهترین یاران و عزیزترین کسان ما را به قربانی پذیرفتی .

می خواهم در شهادت را به روی من باز کنی که مشتاقانه و عاشقانه به سوی نجف و کربلا سرازیر شوم و در راه حسین ( ع ) به خاک شهادت بیفتم .

آری می خواهم زبان خود را بدهم ولی هیچوقت کلام خدا را فراموش نکنم می خواهم دستانم را بدهم ولی مشت گره کرده را باز نکنم ، سینه های خود را آماده هر نوع گلوله ای میکنم ولی حاضر به این نیستم که  عشق به خدا و محبت و دوستی و مهر امام بزرگوارم را از دل بیرون بریزم ، بیایید که قانون خدا شفای جانها و هر ذره به مهر او نشان و آموختن سواد نهضت ما مفتاح و موازین آنست .

ای خدا در این آخرین لحظات از تو می خواهم چون به سان عی ( ع ) بی همتای انسانیت و براه حسین ( ع ) شهید عالم خلقت گستاخانه در دریای مرگ شنا کنم .

به شهیدی که اسم خداوند بر روی آنست اویی که وارث همه ایمانها و ایثارهای مردان خدا در همه عصر هاست مردانی که از روی صداقتی  که در دلهایشان بود آوای حق را لیک گفته و خود را پاسدار اسلام و انقلاب معرفی کردند و در این راه شهید شدند مردانی که از بدو تولد چونان مولایشان حین بن علی ( ع ) راه شهادت را پیمودند خدا می خواست که حسین به شهادت برسد و رسید آنان هم رفتند و شهید شدند .

آری راه مبارزه برای بزرگ مردان اسلام باز است و هیچ دیواری نخواهد بود که جلوی این سد الهی و عظیم را بگیرد ، دشمنان اسلام و انقلاب بدانند که مسلمین دنیا این را دریافته اند که باید در راه خدای خود بساط خویش را بست و حریم زندگی را بوسید زیرا خود را پیروان راستین علی ( ع ) پشتیبانان واقعی انقلاب اسلامی و یار و یاوران صدیق امام زمان ( عج ) و نایب او مب دانند و شهادت خود را سعادت جاوید و سربلند زندگی کردن در سرای دیگر می دانند .

آری می دانند قلب قصاوت پیشگان دنیا در انتظار مسلسل آنها و چشم مستضعفان دنیا در انتظار قدم آنهاست ، خون حسین انها را ندا می دهد تا نینوا را ندا دهند راه گشایان راه کربلا رفتند و اینان خود را دنباله رو آنان می دانند آنها می روند زیرا که بوسه های رهبرشان به عنوان مدال افتخار بر بازوان آنهاست می دانند قدس بر قداست آنان سوگند و کربلا بر نفس های گرمشان لبیک می گوید و حسین ( ع ) در استقبال قدمهای پر برکت آنان است آنقدر به پیش می روند تا با کفر نسازند تا ایمان نرود می میرند تا چراغ توحید خاموش نشود دلاوران قبیله نور در نبرد با ظلمت به دشت روشنائی هجرت می کنند می رند تا قله فتح را فتح کنند .

خواهند رفت تا طلوع پیروزی را بر قله ایمان نوید دهند خواهند رفت که ذکر سجود آفات عشق به خداست اما ما جان را به راه تو می گذاریم خونمان را به پای تو می ریزیم و بر مکتبت سوگند یاد می کنیم که ما روندگان راه توایم یاران ما رفتند ما هم می رویم که قربانگاه معراج وجود ماست می رویم تا که سپیده صحرا را با خون خود گلگون کنیم اما ما امیدواریم که به عهد خود پایدار و استوار بوده باشیم و به راه تو شهید بشویم .

من چیزی نبودم و نیستم و هر چه بودم و هستم از راه تو و انقلاب اسلامی و رهبری پیامبر گونه  ات بود که من را به راهی هدایت کرد تا بتوانم خط شهادت را سر منشا پیروزی بدانم  .

خدایا از من راضی باش زیرا راضی هستم به رضای تو . الهی این بنده حقیرت را که حقارت سراپایش را فرا گرفته ببخشای .

خدایا تو خوب میدانی که فقط عشق به توست که سنگینی بار را متحمل شدم و احساس خستگی نمی کنم و یقینا می دانم که عشق یکطرفه نمی شود .

الهی من بدم اما تو خوبی ولی خدا دست رد به سینه ام مزن ، چند بار به جبهه آمده ام ولی توفیق شهادت را نداشتم ولی می دانم علت چیست علت سیاهی قلب و طاعت قلیل من است ولی ایزد برای یک بار هم که شده از سر چشمه عشاق سیرابم کن .

وصیتهایی که به خانواده و اهلبیت خود دارم

بدانید که خداوند یکی از نعمات بی کرانش را شامل حال ما گردانید این بود که توفیق یافتیم در زمانی که بزرگترین معجزه قرن بله قرنها را پس از پیغمبر اسلام و خدا شاهد باشیم و آن جمهوری اسلامی ایران است شماها کسانی باشید رفتن را در ماندن و جاودانگی و سعادت را در شهادت دانستند .

در شهادت و مرگم ناله نکنید زیرا من وظیفه خود را انجام دادم و این باید افتخار شما باشد و حتی خانواده های محترم شهدای دیگر که فرزندانتان خط سرخ شهادت را پیمودند دستان خود را به سوی صاحب خود بلند کنید و شکرالله را بر زبان خود جاری کنید حب الله را در دلهای خود جای دهید . و حزب الله را بخوانید و روح الله را یاری نمایید به خدا عرضه دارید ؛ خدایا امنتی را که به ما داده بودی به پیش تو فرستادیم از ما قبول بفرما

راه اصحاب سیدالشهدا را پیشه کنید که در شب شهادت در پوست خود نمی گنجیدند و نبرد با کفار و ضد انقلاب را برای خود یک وظیفه شرعی بدانید .

خانواده عزیز ما رفتیم تا قداست اسلام بر اوج قله توحید سرافراز باشد رفتیم تا با خونمان با مسلمانیمان با ایمانمان ریشه کفر اندیشان را بزداییم . پس شما هم خط رفتن در راه شهیدان را بپیمایید ، بروید تا حماسه پنهان تشیع رخ بنماید بروید که صاحب همیشگی ما بر این معرکه عشق نگاه می دوزد بیایید همگی با هم برویم تا که با ملاقات خدایی خود ملکوتی شویم و از ملکیان رخ برتابیم بایستی می رفتم و همه باید برویم تا که سفره چپاول گران را در صحنه گیتی بر هم زنیم و حاکمیت ولایت فقیه را غنیمت دهیم .

اما مادرم زحمت های فراوانی برایم کشیدی ، شبهای زیادی برایم بیداری کشیدی ، می خواستی در کنارت باشم در غمهایت شریک شوم ، ولی به سنی رسیدم که می بایستی می رفتم . به جایی رسیدم که چاره ای جز شهادت نداشتم زیرا اسلام و مکتبم به من آموخت مولایم حسین ما را می خواند می بایستی نبرد می کردم و به شهادت می رسیدم و این بار سنگینی بود و می بایستی همچون سنگ آسیاب آنرا به مقصد می رساندیم .

مثل مادرانی باش که بعد از مرگ عزیزانشان با مقاومتی شگفت بدنهای بی سر فرزندانشان را بوسه می زدند  مادرم مسئولیت پاسداری انقلاب و خون پر بهای شهیدان مرا به اینجا فرا خواند من ارزش خود را در لحظه ایی می توانستم مشاهده نمایم که خدمتی برای میهن و انقلاب اسلامی کرده باشم پس از خدا طلب کنید که این حقیر و عاصی را به درگه خود قبول بفرماید .

پ اما پدر و برادران محترم بدانید که من آگاهانه به این راه قدم گذاشته ام و قدم ما هم در راه قدس است من مسلمان به دنیا آمدم و باید مسلمان از دنیا می رفتم ، پدر عزیزم مثل پدرانی باش که با اشک چشم بدن خونین فرزندانشان را شستشو دادند .

برادرانم مرامتان این باشد که از تمام باغها گورستان از تمام رنگها قرمز و از تمام مرگ ها شهادت و از تمام خونها ثارالله را انتخاب کنید .

بر این عقیده ایمان کامل داشته باشید که راهی است باید رفت  صراط  الله و امام

خطی است که باید گام بر روی آن برداشت  ، خط سرخ شهادت

و هدفی است که باید به آن رسید ، فتح قدس و پیروزی نهایی اسلام

اسلام را به عنوان الگوی خود قرار داده و به دیگران نیز بیاموزید و بدانید بی اعتنایی به این انقلاب هدر دادن خون شهیدان و فراموش نمودن رسالت الهی است که در این صورت مستحق عذاب الهی هستید ، جان خود را داده و هستی خود را در عرصه جنگ و پیکار قرار دهید مبادا خودتان را واگذارید و امام خویش تنها باشد از خون هر شهید لاله روئید مبادا که روی این لاله ها پا گذارید .

اما خواهرانم زینب وار زندگیکنید و زینب وار پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسانید و صبر زینب گونه را پیشه کنید از کلیه برادران پاسدار و حزب الله شهر می خواهم که این جانب را ببخشید قدر برادران حزب الله را بدانید اینان به حق اسوه های تقوا سمبلان ایثار و معرفت و ؟؟؟ کیان مکتب توحید هستند  باید سر به سجده خاک پاک پای مطهرشان گذاشت تا طراوت انسانیت را از آن باز یافت .

اینان چون مولایشان حسین ( ع ) و با مظلومیت مجتبی ( ع ) خود را فدای این مکتب تسلیم به فرمان رهبر نمودند مردم پشتیبان این جنداللیان باشید اینان که زاهد در ضجه خفا و شاهد شهادت شهیدند . مردم ارشاد و پند دهید کسانی را که در جمع شماها این جمع و این محفل خدائی شما هستند و با ریا و دو رویی وارد این جمع سراپاعشق و علاقه به خدا و امام نفوذ کردند و به قول خودشان فقط امام را قبول دارند .

تفسیر اینان منافقین و خاری هستند که کمر رهبری علی ابن ابیطالب را خم کردند و شکستند و حال می خواهند کمر انقلاب و رهبر پیامبر گونه و شیوه علی گونه (خمینی عزیز )  را بشکنند و اگر ارشاد را قبول نکردند بیرونشان کنید دست انان را از این میهن اسلامی و امت آن کوتاه و کم کنید .

کجائید شماها که دم از انقلاب و جنگ می زنید چرا نمی روید جبهه ها را پر کنید . بله این زمان است که نباید جنگ را تنها گذاشت وای بر آن مسلمانی که در میهن اسلامی گام نهد و از دنیا برود ولی به جبهه ها پا نگذاشته باشد .

مردم همایت کنید از مجلس هیئت دولت و ریاست جمهوری به خدا قسم اینان فرشتگان روی زمین هستند مردم یاد بهشتی و رجائی و باهنرها را در دلهایتان زنده کنید فقط به فکر انقلاب اسلامی و امام عزیز و یاران باوفای آن چون رئیس مجلس و دولت و جمهوری باشید .خدا را در نظر بگیرید .

ای خدا اگر قرار است فقط درصدی احتمال دهم که شاهد اعمال ما نیستی ، ای خدا از این دنیای شهوانی و لذت آور و فریبنده خلاصم کن .

در آخر می خواهم سلامم را به امامم برسانید و بگوئید که ما خدمتگذار شما و اسلام شما هستیم به خدا قسم خود را فدای این مکتب و انقلاب می کنم از اهل بیت خود می خواهم حدود یک ماه و یا  40 روز روزه قضای من را هر طوری که شده جبران کنند .

پروردگارا به ماقلبی خاشع زبانی ذاکر و قلبی فروزان عنایت فرما .

الهی بعد از هدایت قلب ما را ملغزان و ما را از لغزش و گناه مصون دار تا فیض شهادت نصیبمان گردد ، به موقع رفتن تا بلکه خون سرخمان سیاهی های قلبمان را بشوید و پاک گرداند .

خداوندا سپاهیان اسلام را زیاد گردان و مرزهای اسلامی را از شر دشمنان نجات ده .

معبودا قلب امام زمان ( عج ) را از ما خوشنود و راضی گردان .

پروردگارا شهادت ما را آمرزش گناهان ما قرار ده .

الهی انقلاب ما را به انقلاب جهانی مهدی متصل گردان .دشمنان این انقلاب را خار و ذلیل و نابود گردان .

خدایا به جوانان متعهد و آگاه ما توفیق ده که در جهاد و پیکار ( فاذا فرغت فانصب ) به این خط آیند و اسلام و مسلمین را از غربت نجات دهند و سایه شوم ضد انقلاب و عوامل آمریکا و صدام را از سر مردم مستضعف کم کنند .

خمینی شرق را لرزاند و غرب را شگفت زده کرد و عرب را در تنگنا قرار داد .

پس یا رب تا دولت مهدی خمینی را نگهدار

والسلام وعلیکم

دوشنبه 8 / 10 / 65

من ان سر داده بر ملک حسینم

مرید خالص پیر خمینم

من آن خونم که در هنگام ریزش

به لب دارم سرود سرخ خیزش

چو خون پاکمان در دشت ریزد

هزاران لاله از آن دشت خیزد

در ضمن لباس فرم سپاه و اورکت را برای برادرم مازیار بگذارید و نوارم را در منزل بگذارید و برای استفاده به برادران حزب الله برهید ، لباسهایم را در بین برادران پاسدار و حزب الله پخش کنید .

خدایا رسالت بقیته الله در حیات روح الله

الهی برادران و مردان این زمان را حسین (ع ) و زنان و خواهرانمان را زینب ( س ) قرار ده .

 

آخرین به روز رسانی در جمعه 17 آذر 1391 ساعت 08:00