نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود
|
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:24 |
در 11 اردیبهشت 1346 خانوادۀ منصفی صاحب پسری شد که بعدها نگین درخشان خانوادۀ خود گشت .او اولین پسر خانواده بود و از اینرو مورد علاقۀ بیشتر اطرافیان قرار داشت . متانت ، گذشت و کوشاد بودن در تحصیل از خصوصیات بارز محمد رضا به شمار می رفت. پس از سپری نمودن دوران ابتدایی و دبیرستان نوبت به حضور در سربازی می رسد.با حضور در سربازی در واحد توپخانۀ تیپ 2 لشکر 16 قدس گیلان مشغول بکار می گردد . فضای معنوی و عرفانی حاکم بر جبهه ها ، روحیۀ ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان و عشق به شهادت او را آنچنان منقلب نمود که به سختی می توان این انقلاب درونی وی را با کلمات تشریح نمود . خود او در نامه ای که از جبهۀجنوب برای برادرش نوشته بود احساسات خود را در مورد حضور در جبهه های نبرد چنین بیان می کند : هر وقت که به مرخصی می آیم و می خواهم برگردم تنها لفظاً می گویم حیف ! مرخصی چه زود تمام شد ، در واقع مرخصی هم که هستم تمام فکرم اینجاست (جبهه) .منتظرم که مرخصی زودترتمام شود و به جبهه برگردم ........... شهید در جایی دیگر تأثیر گذاری جبهه به روح و روان انسان را چنین وصف می کند : در جبهه هر وقت ترکش ها از بغل گوش آدم رد می شود و یا صدای توپ را که می شنوی ، وقتی همرزمانت یکی یکی شهید می شوند ، انسان فطرتاً یاد مرگ می افتد و مرگ انسان را بیاد خدا می اندازد و یاد خدا قلب سیاه انسان را شستشو می دهد . هرکس که در فکر خدا و معنویات باشد طرفدار انقلاب اسلامی خواهد بود .پس انقلاب ما انقلابی خدایی است و .... این نوشته ها به روشنی که چگونه این شهید بزرگوار در سایه حضور در جبهه های نبرد و ایثار ، به کشف و شهودی عمیق در ابعاد روحی و معنوی انسان
|
آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:26 |