معلم شهيد بزرگوار ابراهيم کشاورز در چهارم مرداد ماه و سال هزار و سيصد و سي و پنج در روستاي لاشيدان، شهرستان لاهيجان ديده به جهان گشود . ابراهيم تحصيلات دوره ابتدايي را در لاشيدان سپري کرد وي با ورود به سن ده سالگي پدر بزرگوارش را از دست داد، و پس از مدتي با ازدواج مجدد مادر، سرپرستي او و دو برادر کوچکترش را به پدر بزرگ و مادر بزرگ سپرده شد، و ابراهيم از همان ابتداي نوجواني مسئوليتي بس بزرگ را متقبل شد . اما با پشتکاري که وي داشت، توانست علاوه بر ادامه تحصيل خود و اخذ ديپلم، در امر تعليم و تربيت برادران و تاًمين مخارج زندگي آنها نيز تلاش نمايد و با صبر و تدبير و دلسوزي برادرانه به اين امور همت گماشت، تا جايي که برادرش مي گويد (( ابراهيم کارهاي ما را به دقت مورد بررسي قرار مي داد، طوري که هيچ کدام از حرکات ما در طول روز از ديد ايشان پنهان نمي ماند و ايشان همه را ياد داشت مي کرد و در جلسات هفتگي مان مطرح مي کرد و از ما توضيح مي خواست، مديريت و دقت و دلسوزي ايشان باعث شد که من و برادرم موفقيت هاي امروزمان را مديون زحمات برادر شهيد مان باشيم)) . آشنايي شهيد ابراهيم کشاورز با شهيد کريمي باعث شد تا ابراهيم به جمع مبارزين و انقلابيون مسلمان بپيوند . او که طعم تلخ بي توجهي هاي سردمداران رژيم طاغوت را نسبت به مستضعفان با تمام وجود حس کرده بود با هدفي عالي و انگيزه اي راسخ در روشنگري افکار عمومي، عليه رژيم ستم شاهي تلاش نمود . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با تشکيل انجمن اسلامي لاشيدان و پذيرفتن مسئوليت کتابخانه محل و بعد از آن پايگاه مقاومت بسيج را تشکيل داد، و با اين حرکت در جذب و ارشاد و ارتقاء افکار جوانان و مردم زادگاهش تلاشي وافر داشت، با تشکيل حزب جمهوري اسلامي در لاهيجان به عضويت آن در آمد و با افکار شهيد بهشتي آشنا و شيفته شخصيت معنوي ايشان شد . از آنجايي که وجودش را وقف خدمت به خانواده و مردم مسلمان کرده بود، هر زمان در هر کجا حضورش را موثر مي دانست حاضر مي شد، او مدت زماني را در فرمانداري لاهيجان و مدتي نيز درآموزش و پرورش در سمت مدير مدرسه خدمت نمود، و بعنوان يک بسيجي فعال در سپاه لاهيجان زحمات زيادي کشيد . ايشان به مطالعه و تحقيق اهميت فراوان مي داد و علاقه خاصي به کلام الله مجيد و تلاوت قرآن داشت، و به ورزش نيز توجه ويژه اي داشت تا علاوه بر روح بلند معنوي از سلامت جسمي هم برخوردار باشد . برتري و توانمندي ايشان در زندگي موجب شده بود تا ديگران در تصميم گيري امورات خود از نظرات و مشورت با ايشان در زندگي خودشان بهره جويند . مدت زماني که مدير مدرسه بود علاوه بر فعاليت فرهنگي در زمينه ارتقاء علمي و معنوي ،و در جهت رفع مشکلات مادي دانش آموزان تلاش فراوان کرد .

شهيد ابراهيم کشاورز در تاريخ 8/8/59 با همياري دوستانش از جمله شهيد شيخ ابوالحسن کريمي با بر پايي مراسمي ساده زندگي مشترک خود را با همسر مکرمه اش بنا نهاد و از اين پيوند مقدس سه فرزند خداوند به ايشانعنايت نمود .

شهيد ابراهيم کشاورز با شروع جنگ تحميلي عراق عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران ، دفاع همه جانبه از ميهن اسلامي را بر خود از هر امر ديگري واجب دانست و راهي جبهه ها شد . و بارها به مناطق غرب و جنوب کشور عزيمت نمود و بيش از 26 ماه از دوران زندگي پر برکت خود، لباس رزم بر قامت دليرش داشت و همانند شير مردي دلاور و شجاع در عمليات هاي قدس، قادر، کربلاي2 ، والفجر6 ، کربلاي 5 و والفجر 8 درخشيد و از کيان امت اسلامي ايران دفاع کرد . تدبير و توانمندي او در عرصه هاي نبرد با خصم زبون ابتدا در کنار لشکر 25 کربلا بعنوان فرمانده دسته و گروهان و سپس در لشکر 16 قدس بعنوان فرمانده گردان به نمايش گذاشته شد . او نه تنها جنگجوئي دلاور و توانا و بي باک بود بلکه سخنوري توانمند و بليغ که با گفتار شيوا و عالي، روح و جان رزمندگان و نيروهاي تحت امرش را تهيج و آماده نبرد با متجاوزين بعثي مي کرد و حلاوت اطاعت از پروردگار لايزال و پيروي محض از ولايت امر مسلمين و مبارزه با نفس اماره را بر کام وجودشان مي نشاند و نيروهاي تحت امرش نيز احرمت و احترام ويژه اي براي شهيد کشاورز قائل بودند و بسيار وي را دوست داشتند .اين جوان مومن ، پاک و اين پرستوي مهاجر و رزمنده دلير اسلام ، پس از سالها تلاش و جهاد با خصم دون در مورخه 11/8/65 در شهرک دوئيجي بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن به محل استقرار لشکر به درجه رفيع شهادت نائل آمد و در تاريخ 23/8/65 پس از تشيع باشکوه امت حزب الله در گلزار شهداي لاشيدان لاهيجان به خاک سپرده شد.