خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید نادر رمضانپور
امتیاز کاربر: / 0
بدخوب 
نوشته شده توسط تفحص لنگرود   
يكشنبه 29 اسفند 1389 ساعت 09:12

 

منظره شهادت ،قلب را مشتاق ،روح را آرام و رخسار را نورانی می کند.

 

نام :نادر

خانوادگی :رمضانپور

تاریخ تولد:1341

محل تولد :روستای اسماعیل آباد دریاسر

تاریخ شهادت :19/8/61

محل شهادت :شلمچه

 

 شهید نادر رمضانپور به سال 1341در روستای اسماعیل آباد دریاسر- لنگرود چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را در روستای خود به پایان رسانید و برای ادامه تحصیل (راهنمایی و دبیرستان )به شهر لنگرود رفت و در سال 1359 موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. سالهای آخر تحصیلی شهید مصادف با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود. به همین خاطر وی خود را جهت انجام خدمت مقدس سربازی معرفی نمود و با پشت سر نهادن دوران آموزشی به خط مقدم جبهه اعزام و به صف های آهنین همرزمان خویش پیوست. سرانجام در تاریخ 19 /8/61 در جبهه خونین شلمچه به مقام والای شهادت نائل آمد.

 

«ویژگیهای شهید از زبان مادر شهید»

شهید هر وقت به مرخصی می آمد ، می گفت که آنجا (جبهه)منزل همه ماست و همه ما باید در آن شرکت کنیم . به او می گفتم ما چگونه می توانیم شرکت کنیم ؟من فقط می توانم برای شما آشپزی کنم و از همین جا از لباس گرفته تا خوراک برای شما می فرستم . او خیلی عاشق امام بود . وقتی به مرخصی می آمد، همیشه در مسجد بود و در دعای کمیل شرکت می کرد . در طول مدتی که به سربازی نرفته بود در مساجد و اماکن نگهبانی می داد و شبها که می شد به داخل اطاق او می رفتم اما او را در اطاق نمی دیدم. صبح که می شد به خانه بر می گشت .

 

«وصیت نامه»

(واعد والهم ماستطعتم من قوه.)

خون من انتقامی است که زندگی من از جهل و ظلم و ستم می گیرد

سلام به رهبر مستضعفان جهان امام خمینی . پدر و مادر نازنینم این وصیت نامه را فرزندت نادر ،سرباز اسلام با آرزویی که پراکنده در بیکران وجودم موج می زند به خانواده ام تقدیم می کنم . به تو مادری که آنقدر خوب مرا می فهمیدی و درک می کردی ....اگر پس از من برادرانم از تو پرسیدند که برادرم چه بود و چه کرد؟برای آنها از شهادت بگو . من می میرم و شهید می شوم اما مرگ من زندگی من است و خون من انتقامی است که زندگی من از جهل و ظلم و ستم  می گیرد. امیدورام این قدم کوچکی را که برای خدا گذاشتم از من قبول فرماید . بر خودم افتخار می کنم که با این لباس مقدس سربازی بر دشتها ،قله ها و کوهها شتافتم و چنین مقامی را بدست آوردم.

 

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 08 تیر 1390 ساعت 08:18