نوشته شده توسط تفحص لنگرود
|
يكشنبه 29 اسفند 1389 ساعت 09:17 |
هوالسبحان شهیدسید موسی امامی خاطره از زبان برادر شهید :سید موسی روزی تعریف می کرد که: *ما در خط مقدم بودیم و بچه ها در زیر خمپاره ها میشد به شوخی و خنده بپردازند. وقتی که صدای یه خمپاره ای می اومد همه به بصورت درازکش به روی زمین می خوابیدیم یکی از بچه ها به شوخی گفت: اینقدر می گویند خمپاره ترکش دارد! چه می شود که در حین انفجار خمپاره یکی از این ترکشها به ما اصابت نماید و به فیض شهادت نائل آییم! (اینو به شوخی گفته بود) هنوز حرف این برادر بسیجی تمام نشده بود که یه ترکش خمپاره به آن سوتی که به دنبال داشت طوریکه که قلب انسانو به ضجه در میآورد، به پیشانی او اصابت کرد و دردم ندای حق را لبیک گفت و به دیدار حق شتافت. حالا خودتون سبک و سنگین کنید! ما شاهد این گونه صحنه ها در جبهه هستیم که قدم های ما را برای ماندن در جبهه ها استوارتر میکند.* من هم به عنوان بردارش می گویم نگذاریم قدم های آنها نیمه بماند ما راهشان را در همه زمینه ها به خصوص فرهنگی قوی کنیم. «خونت پایدار است ای شهید»
|
آخرین به روز رسانی در يكشنبه 15 مرداد 1391 ساعت 19:53 |