خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهيد هوشنك قديري
امتیاز کاربر: / 2
بدخوب 
نوشته شده توسط زمزمه عشق   
پنجشنبه 22 ارديبهشت 1390 ساعت 07:14

 

   نام پدر: رمضان      تاریخ تولد:      2/1/1346          تاریخ شهادت:   26/6/1366         محل شهادت: سومار           وضعیت تاهل:مجرد
 

شهید هوشنگ قدیری در استان اردبیل شهرستان خلخال دیده به جهان گشود  ودوران کودکی خود را در خلخال گذراند بعد از چند سال به استان گیلان شهرستان آستانه اشرفیه آمدند او در سن 6 سالگی به مدرسه رفت و بعد از طی  دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمائی رازی (شهید یاسر رحیم پور )  فعلی شد.  شهید  خیلی مهربان وزحمتکش بود درحالی که درس می خواند کار نیز میکرد   او صبح ها به مدرسه می رفت و عصرها به کار مشغول می شد  همه از او راضی بودن ودر کارهای  مختلف مثل کچ کاری .معماری .نانوایی مهارت فراوانی داشت .شهید  از لحاظ اخلاقی در خانه خیلی مهربان بود و به مادرش علاقه زیادی داشت  او هیچ وقت نماز خود را ترک نمی گفت  . اهل نماز و قرآن بود  و به خاندان پیامبر وامام عشق می ورزید و در مو اقع محرم در مجالس  عزاداری وتکیه ها ودسته ها شرکت میکرد، به خصوص در مجلس ترکان .او بخاطر حفظ میهن و پاسداری از انقلاب اسلامی 2 سال سربازی خود را جلو انداخت . زیرا که می خواست به دستور امام خمینی (ره) عمل کند و وفاداری خود را نسبت به ایشان نشان دهد .  او در بیشتر پایگاههای مختلفب سیج فعالیت داشت شهید ابتدا به ارومیه رفت و سپس به سومار منتقل گردید.  او هرگاه  از سربازی می آمد به همه فامیل ها و بستگان سر می زد.یک بار که به مرخصی آمده  بود ترکشی به پای راستش اثابت کرده بود  او می خواست که پدر ومادر به این موضوع پی نبرند بنابراین به خانه ی همسا یگان می رفت وزخمش را آنجا ضدعفونی وشستشو می کرد.هوشنگ ابتدا راننده فرمانده منطقه بود وبعد از گذشت چند ماه راننده ی تانکر آب شد . یک روز که می خواست برود آب بیاورد یک آرپیچی به تانکر اثابت کرد و  یک تیر نیز از پشت به قلبش اثابت کردو در همین موقع به دیدار محبوبش شتافت حتی او را که در تابوت گذاشته بودند دستش  بر روی قلبش بود . هوشنگ یشتر جوانی خود  را در منطقه ی جنگی گذراند نامه  که می نوشت نامه ی خود را با  جمله تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست شروع می کرد  او پیرو خط امام بود و در یکی از نامه های خود نقل کرده بود که  تا امام خمینی (ره) دستور نداده است ما از منطقه جنگی عقب نشینی نخواهیم کرد.  


 

آخرین به روز رسانی در شنبه 02 ارديبهشت 1391 ساعت 16:40