خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
شهید سیاوش باقری
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
پنجشنبه 22 ارديبهشت 1390 ساعت 15:24

بسم رب الشهداء والصدیقین

 

سیاوش باقری فرزند حسین در تاریخ 2/9/1347 هجری شمسی در روستای  نقره ده  واقع در 5کیلومتری بندرکیاشهر در منزل پدری متولد شد.

وی هفتمین و آخرین فرزند خانواده بود؛نوزادی بسیار ضعیف و لاغر که در روزهای نخست تولدش حتی توان مکیدن سینه مادر را نیز نداشت؛از همین رو مادرش از درگاه خداوند خواست که این نوزاد را حفظ کند و قوت دهد تا در آینده باقی عمرش را در راه رضای خدا صرف نماید.

سیاوش از همان دوران کودکی بسیار سخت کوش و فداکار بود؛در کار منزل و کشاورزی به پدر و مادر خود بسیار کمک می نمود.مسوولیت پذیر بود و همیشه تلاش می کرد تا گوشه ای از بار سنگین وظایف خانه را به دوش بکشد.

سیاوش با تمام علاقه ای که به درس و تحصیل داشت ولی برای کمک به معیشت خانواده و تعمین هزینه های زندگی پس از طی نمودن دوره ی راهنمایی ترک تحصیل نمود و به کار کشاورزی مشغول شد.

او با اینکه کوچک ترین عضو خانواده بود اما بسیار بزرگوار و کریم بود و همیشه سعی می کرد با اعمال خود الگویی برای سایر خواهران و برادرانش باشد.هرگز دل کسی را نشکست و تمام افراد فامیل و حتی اهالی روستا او را بسیار دوست می داشتند و مورد احترام همه بود.

سیاوش در 19سالگی جوانی رشید و تنومند شده بود که برای گذراندن دوره خدمت به سربازی اعزام شد و در همان دوران بنا بر اعتقاد قلبی اش مبنی بر جهاد در راه خدا و اطاعت از فرمان امام خمینی(ره) برای رفتن به جبهه ثبت نام نمود و راهی خط مقدم جبهه شد.

وی برای اینکه پدر و مادر خود را نگران نکرده باشد حضور خود را در خط مقدم جبهه از آنان پنهان نگه داشت و تنها به عمویش سفارش کرد که در نبودش مراقب پدر و مادرش باشد.

سرانجام دعای مادر سیاوش که در روزهای نخست تولد او از خدا خواسته بود،از آسمان هفتم هم گذشت و سیاوش در تاریخ 31/4/67یعنی در آخرین روز های  جنگ،طی حمله شیمیایی دشمن بعثی در سرزمین شلمچه،کربلای جبهه ها به فیض عظمای شهادت نایل آمد و پیکر پاکش پس از 3ماه بی خبری خانواده از سرنوشت فرزندشان به زادگاهش بازگشت و پس از تشییع در گلزار شهدای بندر کیاشهر به خاک سپرده شد.

فرازی از وصیت نامه شهید:

معبودا من بنده ای هستم که اکنون پس از آنکه شر می کرده و با این خصلت با تو روبرو شده بودم،خود را به سوی تو کشیده و تقاضای گذشت دارم،چراکه عفو گذشت از صفت کرم توست...

بدانید که دین کامل و ایمان تام و تمام در حب کامل به الله تجلی می کند....

از انجام فرایض دینی اعم از نماز و روزه و کمک به ستمدیدگان و دفاع از مظلومان جامعه و اطاعت از ولی امر مسلمین باز نمانید...

دریغا که عده ای از ناکثین و قاسطین و مارقین توفیق استفاده خوب از فرصت را نداشته و هنوز نان به غفلت می خورند و آب به آسیاب دشمن می ریزند...

 

آخرین به روز رسانی در دوشنبه 13 تیر 1390 ساعت 06:58