خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنانکه که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنانکه این گوهرها را در دامن خود پروراندند.امام خمینی(ره)
بار خدايا توانائيم ده تا در اين جبهه ها تزكيه شوم و بوسيله اين تزكيه به تو نزديك گردم.شهيد غلامرضا حسين پور
 
 

پیوندها

 
 

 
معرفی شهدای شهرستان لنگرود
شهید محمود رضا بابایی پور شهرستان لنگرود
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:28

در سه راه آنسرمحله به راه پشته در خانه ای مذهبی و سنتی متولد شد .بعد از اتمام دوران ابتدایی ، دورۀ دبیرستان را در مدرسۀ خیّام آن زمان سپری کرده و موفق به اخذ دیپلم ریاضی گردید و به علت توان بالای درسی بعد از کسب دیپلم در همان دبیرستان بعنوان دبیر حق التدریس مشغول به کار گردید .ولی بعلت افشای بعضی از جنایات حاکمیت ظلم و ستم شاهی بعد از چند ماه از مدرسه اخراج گردید . بعلت اینکه رئیس دبیرستان وقت از اعضای ساواک بود چندین مرتبه به مرکز ساواک در لاهیجان برده شد و مورد آزار و اذیت قرار گرفت . شهید بابایی پور در سال بعد وارد دانشگاه گردیده و بعلت آشنایی با گروه های مختلف خصوصاً مذهبی کم کم وارد یکی از این گروه ها گردید و درسفر های خود از تهران به لنگرود اعلامیه ها و سخنرانی های امام راحل را بصورت دست نوشته ها شبانه به خانه های محله های شهر پخش و یا با افراد به صحبت و افشای جنایات رژیم پهلوی می پرداخت و تابستان ها به کار در مغازۀ پدر ی مشغول بود و پدر را یاری می داد . شهید بزرگوار در یکی از راهپیمایی های مردمی علیه رژیم با کو ماندوها درگیر و پس از پناه آوردن به خانه در همان جا دستگیر و بدست آن سفّاکان به شهادت می رسد . شهید محمود رضا بابائی پور بعنوان اولین شهید شهرستان لنگرود بشمار می آید .

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:25
 
شهید محمد رضا منصفی لنگرود
امتیاز کاربر: / 3
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:24

 

در 11 اردیبهشت 1346 خانوادۀ منصفی صاحب پسری شد که بعدها نگین درخشان خانوادۀ خود گشت .او اولین پسر خانواده بود و از اینرو مورد علاقۀ بیشتر اطرافیان قرار داشت . متانت ، گذشت و کوشاد بودن در تحصیل از خصوصیات بارز محمد رضا به شمار می رفت.  پس از سپری نمودن دوران ابتدایی و دبیرستان نوبت به حضور در سربازی می رسد.با حضور در سربازی در واحد توپخانۀ تیپ 2 لشکر 16 قدس گیلان مشغول بکار می گردد . فضای معنوی و عرفانی حاکم بر جبهه ها ، روحیۀ ایثار و از خود گذشتگی رزمندگان و عشق به شهادت او را آنچنان منقلب نمود که به سختی می توان این انقلاب درونی وی را با کلمات تشریح نمود . خود او در نامه ای که از جبهۀجنوب برای برادرش نوشته بود احساسات خود را در مورد حضور در جبهه های نبرد چنین بیان می کند : هر وقت که به مرخصی می آیم و می خواهم برگردم تنها لفظاً می گویم حیف ! مرخصی چه زود تمام شد ، در واقع مرخصی هم که هستم تمام فکرم اینجاست (جبهه) .منتظرم که مرخصی  زودترتمام شود و به جبهه برگردم ...........
شهید در جایی دیگر تأثیر گذاری جبهه به روح و روان انسان را چنین وصف می کند : در جبهه هر وقت ترکش ها از بغل گوش آدم رد می شود و یا صدای توپ را که می شنوی ، وقتی همرزمانت یکی یکی شهید می شوند ، انسان فطرتاً یاد مرگ می افتد و مرگ انسان را بیاد خدا می اندازد و یاد خدا قلب سیاه انسان را شستشو می دهد . هرکس که در فکر خدا و معنویات باشد طرفدار انقلاب اسلامی خواهد بود .پس انقلاب ما انقلابی خدایی است و ....
این نوشته ها به روشنی که چگونه این شهید بزرگوار در سایه حضور در جبهه های نبرد و ایثار ، به کشف و شهودی عمیق در ابعاد روحی و معنوی انسان
آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:26
 
شهید نادر کریمی لنگرود
امتیاز کاربر: / 1
بدخوب 
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:23

شهید بزرگوار نادر کریمی بسال 40 13  در لنگرود دیده به جهان گشود . دوران کودکی را در میان خانواده بسر برد. در دوران نوجوانی بعلت مشکلات مادی خانواده تحصيل را رها و از آنجا که فردی کار پیشه بود و هیچ گاه بفکر آسایش و راحتی خود نبود کار در نانوایی را برای خود برگزید و از این راه مقداری از مخارج خانواده را تأمین می نمود . نادر در امور نماز و عبادت بین اهل خانه پیش قدم بود و حتی  با متوسل شدن به زور برادران کوچکتر را به خواندن نماز وا می داشت . در روزهای 22 بهمن هر سال به هنگام گفتن ا... اکبر با جمع کردن اهل منزل ، قیف بدست نوای ا... اکبر سر می داد .لازم به ذکر است شهید بزرگوار بعد از انقلاب در کمیتۀ انقلاب اسلامی تهران مشغول به فعالیت شد و از همان جا وارد جنگ  شده و به مدت 6 ماه در منطقۀ مرزی عین خوش خدمت نمود . در دوران حضور در جبهه زمانی هم که نادر به مرخصی می آمد دست از تلاش و کار نمی کشید و در نانوایی برای تأمین مخارج خانواده سعی و جدیّت فراوان داشت . در نهمین روز آبان ماه سال63 در حالی که نادر  برای شناسایی مناطق دشمن رفته بود با انفجار یک مین در منطقۀ کوشک به فیض شهادت می رسد .

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:27
 
شید نادر پور میرزایی
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:22

 

در سال 1344 در یكي از روستاهاي توابع لاهيجان پسري چشم به جهان گشود كه خميني كبير وعده ي او و امثالش را به جهانيان داده بود و در واقع يكي از ياران در گهوارة امام خميني از ديار شيخ علي كلا به پا خواست. 
شهيد نادر پور ميرزائي دوران ابتدايي و راهنمايي را در مدرسه ي محمديه ي لنگرود سپري نمود . ابتداي نوجواني نادر مصادف گشت با اوج فعاليتهاي انقلاب اسلامي. او مرتباً در راهپيمايي ها همگام با مردم شركت داشت و اين در حالي بود كه سنش از دوازده سال تجاوز نمي كرد.پس از پيروزي انقلاب او همچنان با همان شور و اشتياق  به فعاليتهاي خود ادامه داد و در امور خيريه و حل مشكلات مردم بسيار كوشا بود. با شروع جنگ در حالي كه مشغول به تحصيل در سال دوم دبيرستان بود مدرسه را به سوي دانشگاهي بزرگتر كه استادش خميني كبير بود رها كرد. در دوران حضور در جبهه توسط نامه و تلفن با خانواده دائم در تماس بود. 
قسمتي از نامه ي اين شهيد بزرگوار خطاب به پدر و مادرش :
پدر و مادر گرامي ما امشب به اولين عمليات كه در خاك عراق است مي رويم يا لا اقل فرداشب. هر بدي و خوبي كه از ما ديديد ببخشيد. اگر اين سعادت بزرگ يعني شهادت نصيب ما شد گريه نكنيد، چون من زنده ام و نمرده ام و اين عيدي من است كه خداوند به من داده است…. خداوند نگهدار شما. 
نادر پور ميرزائي 03/1/1360
شهيد معمولاً در تماسهاي تلفني خود چنين مي گفت: بالاخره شربت شهادت را خواهم نوشيد و شيشه اش را (منظور جسدش) را برايتان خواهم فرستاد.
نادر پور ميرزائي در تاريخ 03/2/1361 در جوانرود كردستان شربت شهادت را نوشيد و روح تشنه ي خود را سيراب نمود.
 
آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:27
 
شهید نقی فریب لنگرود
نوشته شده توسط گروه تفحص لنگرود   
يكشنبه 15 دی 1392 ساعت 20:20

شهید نقی فریب بسال 1340 در خانواده ای بسیار متدین چشم به جهان گشود . نقی در دوران کودکی بسیار با هوش بود و در سن 6 سالگی وارد مدرسۀ گلشن آنسرمحله گردید و بعد از گذراندن دورۀ ابتدایی دوران راهنمایی را در مدرسۀ شبانۀ  حافظ پشت سر گذاشت زیرا روزها همراه پدر در کارخانۀ چوب بری مشغول کار بود با آشکار شدن قیام مردمی علیه شاه نقی نیزدر راهپیمایی های علیه رژیم حضوری مستمرداشت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای خدمت وظیفه به پادگان عجبشیر اعزام شد و دوران آموزش را در آنجا بسر برد .  با  شروع جنگ تحمیلی ایران علیه عراق به سر پل ذهاب اعزام شد . شهید بزرگوار همیشه عاشق شهادت بود و در نامه هایش خود می نوشت که ایران پیروز است به دلیل اینکه ما رزمندگان اسلام ایمان داریم ، ایمان به خدا و وحدت مردم است که ما پیروز خواهیم شد و همیشه به پدر و مادر خود می گفت که از بابت من ناراحت نباشید زیرا امام حسین (ع) علی اکبر خود را در راه اسلام داد و شما پداران و مادران مانند امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) گونه باشید چون ما راه این امامان را باید دنبال کنیم و آنها به خاطر اسلام شهید شدند و ما هم مانند آن بزرگان باید از اسلام پاسداری کنیم تا به شهادت برسیم . شهید نقی فریب در تاریخ 13/2/1360 در منطقۀ خاتون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجۀ رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش در گلزار شهدای لنگرود در خاک آرمید.

آخرین به روز رسانی در چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 14:27
 
<< ابتدا < قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 بعدی > انتها >>

صفحه 3 از 11